به گزارش آتیهآنلاین، به تازگی سالنامه مهاجرتی ۱۴۰۰ توسط رصدخانه مهاجرتی ایران زیر نظر پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف منتشر شده است که شامل به روزترین آمار و اطلاعات حوزه مهاجرتهای بین الملل در ایران و جهان است. گزارشی که نشان میدهد در سال ۲۰۲۰ جمعیت مهاجران ایرانی در ترکیه نسبت به سال ۱۹۹۰ حدود چهار برابر شده و میزان مهاجرت در چهار سال گذشته هم سه برابر رشد داشته است. آخرین آماری که در سال ۱۳۹۶ از سوی صندوق بین المللی پول ارائه شد حاکی از آن بود که تنها در همان سال، ۲۷ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است.
آمارها چه میگویند
در واقع هر چند پیش از این، نگاهها بیشتر معطوف به خروج استعدادها و تحصیلکردهها، خروج نخبگان هنری و ورزشی از کشور بوده است، اما حالا میل به خروج و مهاجرت در طبقههای مختلف اجتماعی و به خصوص دهکهای پایین در حال افزایش است.
سازمان آمار ترکیه آمار فروش مسکن در این کشور در فاصله میان سپتامبر 2015 تا اوت 2020 را اعلام کرد. ایرانیها بعد از عراقیها دومین گروه خریداران مسکن در ترکیه هستند و درحالی که در ماه گذشته ۲۵۹ فقره خرید مسکن در منطقه یک تهران به ثبت رسید، ایرانیها در ترکیه حدود ۹۰۰ خانه خریدهاند. بدین ترتیب میزان خرید ملک از سوی ایرانیان در ترکیه طی دو سال گذشته ۱۵ برابر شده است. بنابر این گزارش ایرانیان فقط در ماه آگوست (مرداد تا شهریور) با خرید ۹۱۱ ملک در این کشور رکورددار خریداران خارجی املاک شدهاند.
تحلیل آمارهای دریافتی از اداره گذرنامه در بازه زمانی سال ۱۳۸۰ تا مرداد ۱۳۹۹ نشان میدهد که ۶.۵۶ درصد «دارندگان مدال در المپیادهای دانش آموزی»، ۱.۶۹ درصد «مشمولان بنیاد نخبگان» و ۳.۷۸ درصد افراد «حائز رتبه های یک تا هزار» آزمون سراسری در داخل کشور هستند. در میان گروههای مورد بررسی، به ترتیب المپیادیها با ۲.۳۷ درصد، مشمولان بنیاد نخبگان با ۵.۲۵ درصد و رتبههای یک تا هزار آزمون سراسری با ۴.۱۵ درصد بیشترین درصد افراد مقیم خارج را به خود اختصاص دادهاند. در این میان، ۴.۴ درصد از المپیادیها، ۷.۳ درصد از مشمولان تحت پوشش بنیاد نخبگان و ۶.۲ درصد از رتبههای برتر کنکور که پیشتر از کشور خارج شده بودند، به ایران بازگشتهاند.
چرایی مهاجرت و جلای وطن
بسیاری از کارشناسان بر این تاکید دارند اگر شرایط زندگی زیر استاندارد کمبود سرپناه، نبود فرصتهای شغلی مناسب برای نیروهای ماهر، دستمزدهای پایین، تبعیض و نابرابری، ناآرامیهای اجتماعی و بیثباتی اقتصادی، کمبود امکانات تحقیقاتی و آموزشی و نبود آزادی و استقلال علمی، سرمایه انسانی افراد را به جلای وطن ناگزیر میکند و در چنین شرایط درماندگی و بن بست، جهان پیش روی مهاجران، با استانداردهای پیشرفته و مطلوب زندگی، فرصتهای شغلی بهتر با دستمزد بالاتر، طرحهای آموزشی و پژوهشی مدرن و با کیفیت، شایسته سالاری و شفافیت، استقلال علمی و پاداشهای مبتنی بر شایستگی به استقبال آنان میآید و به نظر میرسد این امکانات و فرصتهای فریبنده و بی نظیر نه تنها به تشدید آمار مهاجران دامن می زند بلکه در اغلب موارد آنها را از بازگشت به وطن منصرف میکند.
مهاجرت و تبعات چند وجهی
آمریکا، ترکیه، آلمان، ایتالیا و کانادا به عنوان پنج مقصد اصلی دانشجویان ایرانی در دنیا هستند. تعداد دانشجویان ایرانی در سال ۲۰۱۸ در ترکیه نسبت به سال ۲۰۱۷ افزایش ۵ درصدی داشت. دبیرکل خانه پرستار به تازگی گفته مهاجرت پرستاران ۳۰۰ درصد افزایش داشته است.
در میان کسانی که می روند، مهاجرت جوانان تحصیل کرده و نیروی کار ماهر بیشترین لطمه را به توسعه کشور میزند. با مهاجرت دانشجویان توسعه دانشگاهها با دشواری روبه رو میشود و نظام آموزش عالی در دستیابی به اهداف خود شکست میخورد. در اقتصاد جهانی دانش محور، کشورهای مبدأ اغلب به حاشیه رانده میشوند. سرمایه لازم برای تجارت و صنعت از دست میرود. نیروی انسانی جایگزین یا گرانتر خواهد بود یا فاقد مهارتهای لازم برای بهبود و توسعه است. کمبود نیروی انسانی ماهر برای کارفرمایان نیز محیطی دلهرهآور ایجاد میکند. آنها در یافتن نیروی متخصص و مستعد با دشواری روبه رو میشوند. طبقه متوسط ضعیف و کوچک میشود. بیثباتی اقتصادی منجر به افزایش نرخ بیکاری و تورم میشود و ورای این همه، رشد و نوآوری در صنعت و تجارت به دیوار بسته میخورد.
البته مهاجرت نیروی انسانی، مهاجرت افراد ماهر و غیر ماهر را توامان دربر میگیرد. مهاجرت نیروی کار ماهر نه تنها از طریق کاهش عرضه کار و افزایش سطح درآمدها سبب کاهش تولید ناخالص داخلی میشود بلکه از طریق تاثیر بر نیروی کار غیر ماهر نیز به این پدیده دامن میزند. به بیان سادهتر، نیروی انسانی ماهر تاثیر مثبتی بر نیروی کار غیر ماهر دارد و کوچ آن از اقتصاد ملی به زیان بزرگتری منجر میشود که ناشی از کاهش بهرهوری نیروی کار مهاجرت نکرده و باقی مانده است؛ یعنی کاهش محصول حاشیهای نیروی کار باقی مانده در اقتصاد ملی.
هزینه دیگر کوچ تحصیل کردگان از دست رفتن سرمایه های آموزشی و بهداشتی است. هر فرد مهاجر سال هایی را در نظام آموزشی طی کرده و پیش از مهاجرت از خدمات بهداشتی بهره برده است. در نتیجه وقتی کشور به طلسم مهاجرت گرفتار می شود تقریبا تمام بودجه ای را که صرف آموزش و سلامتی مهاجران کرده است از دست می دهد. بانک جهانی در این باره می گوید مهاجران ماهر با تحصیلات بالا، آموزش های خویش را به همراه می برند، آموزشهایی که هزینه آن از جیب مالیات دهندگان تامین شده است اما دیگر در نظام مالیاتی کشور مشارکتی ندارند. بنابراین کشوری که نخبگانش را صادر می کند به جز بودجه، درآمد ناشی از مالیات را نیز از دست می دهد.
زیان دیگر اقتصاد ملی، از دست دادن تلاشها و تخصص مهاجران تحصیل کرده است که نسل بعدی پژوهشگران و نوآوران جامعه را تشکیل میدهند. به علاوه مهاجران دانش و خلاقیت خود را نیز به همراه میبرند و در کشور میزبان به تولید ایده میپردازند در واقع ما دانشمندانی پرورش میدهیم که کشور میزبان از دانش آنها بهره میبرد.
راه چاره چیست
گریز سرمایههای انسانی، مالی، قانونی یا غیر قانونی، فرقی نمیکند، چشم انداز پیش رو یکی است؛ باخت سرمایه انسانی و مالی، کوچ اولی بضاعت علمی و توان بازار کار را به یغما میبرد و فرار دومی تیر خلاصی است که قلب اقتصاد را در دوران تنگنا و رکود نشانه رفته است.
به عبارت دیگر باز تولید چرخه نا آگاهی، بیبرنامگی و بیاقدامی در حوزه مهاجرت، نه تنها باعث کاهش یا رفع اثرات نامطلوب مهاجرت در کشور نمی شود، بلکه موجب از دست رفتن تمام منافعی است که این پدیده می تواند برای کشور به همراه داشته باشد. مهاجرت پدیده ای خاکستری است که می تواند اثرات مثبت و منفی زیادی را برای کشور مبدا، مقصد و خود فرد مهاجر به همراه داشته باشد. به عبارت دیگر این انتخاب ها و تصمیمات سیاست گذاران است که می تواند اثرات مهاجرت را در کشورهای مبدا و مقصد برجسته یا کم رنگ کند. در واقع در ایران نیز این نوع نگاه و رویکرد به مساله مهاجرت است که می تواند تهدیدات بالقوه این پدیده را به فرصت های بالفعل برای رشد و تعالی فردی و ملی تبدیل کند.
جهان در دوران پساکرونا با موج های گسترده تر مهاجرتی رو به رو خواهد شد. چرا که همانند دوران پیش از کرونا، پیشران های اصلی مهاجرت اعم از فقر، گرسنگی و بیکاری، تبعیض، خشونت و ناامنی به همراه سایر عوامل، در دوران کرونا به شدت تقویت شده اند و بنابراین در دوران پسا کرونا، فنر فشرده شده مهاجرت های بین المللی آمادگی آزادشدن انفجاری را خواهد داشت.
وحید شقاقی شهری، اقتصاددان اخیرا با اشاره به قیمت ارزان ملک در ترکیه خاطرنشان کرد: قیمت پایین ملک در ترکیه که از ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار لیر شروع میشود به مراتب پایینتر از قیمت ملک در ایران است. با موج خرید ملک از سوی ایرانیها باید در انتظار پیامدهای منفی آن نیز باشیم چرا که کشور ما سرمایههای انسانی خود را از دست میدهد و این افرادی که امروز مهاجرت میکنند سرمایههای انسانی و نخبهها ایرانی هستند و بخشی هم از زیرمجموعه نیروی کار ماهرند که ادامه این رویه واقعا غمانگیز است.
او با بیان اینکه راه جلوگیری از این موضوع دستوری نیست، تصریح کرد: باید عللی که باعث این موضوع شده را به درستی شناسایی کرد و برای آن برنامه داشت.
این اقتصاددان با بیان اینکه این موضوع تبدیل به عرفی میان مردم شده است، گفت: قیمت زمین و مسکن در تهران به دلیل مشکلات تحریمی سر به فلک کشیده و واهمه از بحرانهای مختلف در کشور باعث شده تا داراییها از کشور خارج و وارد بازار ترکیه شود.
شقاقیشهری با بیان اینکه سرمایه انسانی به راحتی نصیب کشور نشده است، ادامه داد: فردی که استاد دانشگاه است ۲۴ سال در این کشور تحصیل کرده و تجربه به دست آورده و نباید با برنامههای غلط این استعدادها و سرمایهها از کشور خارج شوند و از سوی دیگر متاسفانه این موضوع در حال نهادینه شدن است و تبدیل به یکی از محورهای گفتوگو میان خانوادهها شده است.
وی با بیان اینکه برخی به این موضوعات دامن میزنند و آن را تشدید میکنند، گفت: اینکه برخی از روی نادانی در رسانه ملی میگویند کسی که نمیخواهد در ایران زندگی کند جمع کند برود افراد ناآگاهی هستند که اطلاعات درستی ندارند. چرا که کشور ایران را سرمایههای انسانی آن باید بسازند و ۲۰ درصد جامعه و ۱۰ میلیون نفر که تنها در ایران نیستند، ۸۵ میلیون نفر ایرانی باید باشند تا ایران را بسازند.
شقاقیشهری تصریح کرد: چندین سال قبل مهاجرت به کانادا رونق داشت. امروز ترکیه و قبرس شمالی هم به آنها اضافه شده است. این سرمایههایی که امروز از ایران خارج میشوند ارزششان به مراتب از نفت و گاز بالاتر است و سرمایههای انسانی کشور هستند که باید ریشهیابی شود تا بتوان جلوی آن را گرفت.
نظر شما