سینمای معلولان؛ عجیب، نجیب، شریف و حریف

سینمای ایران هر چند در حوزه تولید آثار با محوریت زیست و مشکلات معلولان از حیث کمی جایگاه موفقی نداشته؛ اما در عرصه کیفی و درخشش در رویدادهای ملی و بین‌المللی این دست از آثار توفیقات فراوانی را برای هنر هفتم کشورمان با خود به ارمغان آوده‌اند.

به گزارش آتیه‌آنلاین به نقل از ایرنا، ۱۲ آذرماه برابر با سوم دسامبر در تقویم جهانی به‌عنوان روز جهانی معلولان ثبت ‌شده است. روزی که مهم‌ترین هدف آن از یک‌سو آگاهی‌بخشی جامعه نسبت‌ به شناخت صحیح و درست معلولان و توجه به توان‌مندی‌های آن‌ها در حوزه فرهنگ‌سازی اجتماعی و از سویی ‌دیگر، آشنایی جامعه معلولان با حقوق خود به‌عنوان شهروندان عادی جامعه است.

آمارها می گویند بین ۱۵ تا ۲۰ درصد جمعیت جوامع را معلولان تشکیل می‌دهند. یعنی چیزی قریب یک پنجم افراد هر کشور در شاخصه مفهومی جای می‌گیرند که باید به قطعیت گفت که چه شناخت عموم افراد جامعه از آن‌ها و چه شناخت خود بدنه معلولان از حق و حقوقی شهروندی‌شان آن‌گونه که شایسته و بایسته است نتوانسته در نقطه‌ای ایده‌آل قرار گیرد. به همین سبب نام‌گذاری روزی در تقویم به‌عنوان روز جهانی معلولان می‌تواند گامی مهم در راستای تقویت این فرهنگ و درست نگریستن به افرادی باشد که آن‌ها نیز در کمترین تعریف و ساده‌ترین نگرش جزوی از افراد همه جوامع به‌شمار می‌رود.

سهم برابر سینمای مضمونی با محور معلولان در حوزه جوایز بین‌المللی با دیگر تولیدات اجتماعی هنر هفتم ایران

حوزه هنر، محصولات و تولیدات هنرمندان این شاخه در کنار اولویت آن‌ها در بُعد سرگرم‌سازی و ارتقاء روحیه عمومی جامعه فصل مهم دیگری از رسالت‌های بنیادی‌اش بر مسئله فرهنگ سازی استوار است. به همین سبب است که تمامی الگوهای اجتماعی (هنجارها و ناهنجاری‌ها) به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین دست‌مایه‌های تولیدات هنری از جمله سینما همواره مورد بهره قرار گرفته است.

سینمای ایران در دو بُعد آثار «برای معلولان» و «درباره معلولان» شاهد هنرنمایی بوده است. اگر چه در حوزه نگاه کمی تعداد آثار ساخته شده «درباره» و «برای» معلولان بسیار کمتر از حد انتظار است اما در حوزه کیفیت سهمی تقریبا برابر در حوزه جریان‌سازی‌های فرهنگی و کسب جوایز ملی و جهانی داشته است.

توجه به بازتاب زیست معلولان در سینما؛ متعلق به سال‌های بعد از انقلاب است

در میان آثار سینمایی تولید شده پیش از انقلاب با محور معلولان و بهره‌بردن از قهرمانان معلول یا شکل‌گیری خط داستانی پیرامون یک فرد معلول وجهان زیستی او تنها یک اثر وجود دارد و بر همین اساس سهم سینمای بعد از انقلاب در حوزه تولید آثار در این حوزه مهم اجتماعی را باید بسیار بالا دانست و با قطعیت گفت که جریان سینمای داستانی و مستند ایران در حوزه معلولان و جهان زیستی و بازتاب مشکلات آنها با هدف فرهنگ‌سازی به شکل تام و تمام به هنرمدان سینماگر بعد از انقلاب تعلق دارد.

در ادامه این گزارش و به بهانه روز جهانی معلولان مروری بر مهمترین، جریان‌سازترین و موفق‌ترین آثار سینمای ایران با محوریت معلولان خواهیم داشت.

«سوته دلان» علی حاتمی تنها نماینده سینمای انقلاب در حوزه معلولان

فیلم «سوته دلان» محصول سال ۱۳۵۶ بی‌تردید یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران و از ماندگارترین آثار علی حاتمی با بازی درخشان زنده‌نام جمشید مشایخی و بهروز وثوقی در نقش یک معلول ذهنی است.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: سوته‌دلان داستان دو برادر را روایت می کند که یکی دارای معلولیت ذهنی است و برادر بزرگتر برای رهایی از بار مسئولیت‌های برادر کوچکتر او را با دختری بدکاره آشنا می‌کند. ولی برادر کوچکتر دل به دختر می‌بندد و در این راه با مشکلاتی روبرو می شود و در نهایت فرجامی تراژیک را برای برادر معلول با خود به ارمغان می‌آورد.

«گلهای داوودی» روایت پُر کِشش داستان دو نابینای عاشق

فیلم «گل‌های داوودی» نخستین اثر سینمایی بعد از انقلاب است که در سال ۱۳۶۳ به کارگردانی رسول صدرعاملی و نویسندگی فریدون جیرانی تولید شد. از بازیگران آن می‌توان پروانه معصومی، داوود رشیدی، جمشید مشایخی، بیژن امکانیان را نام برد.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: عباس صفاری، در جریان بروز مشاجره با دوست خود باعث مرگ ناگهانی وی شده و به ۲۵ سال حبس محکوم می‌شود. با سپری شدن ۲۰ ساله محکومیت و عفو ۵ ساله آخر، قرار آزادی عباس صادر می‌شود. اما روز موعود در شرایطی که همگان منتظر آزادی عباس هستند استوار هدایت خبر مرگ ناگهانی عباس را به همسرش، عصمت، می دهد. اما عصمت از گفتن حقیقت به فرزند نابینای خود (جواد) که در آستانه برگزاری مراسم ازدواجش قرار دارد خودداری می کند.

«مسافران مهتاب» با «نمکی» و «میخوای اذیت کنی؟»

صحبت از «پرنده کوچک خوشبختی» به کارگردانی پوران درخشنده است. عطیه معصومی، امین تارخ، هما روستا، جمیله شیخی، آزیتا لاچینی و شهلا ریاحی از بازیگران این اثر سینمایی هستند که تک تک آنها بازی‌های درخشانی از خود در این اثر به یادگار گذاشتند.

«پرنده کوچک خوشبختی» سومین ساخته پوران درخشنده، درباره ملیحه، کودک معلولی است که بر اثر ضربه روحی در کودکی قدرت تکلم خود را از دست داده است و با یادآوری گذشته دچار تشنج عصبی می‌شود.

آزار بچه‌های محل نیز ناسازگاری و پرخاشگری او را تشدید می‌کند، مسئولان آموزشگاه ناشنوایان تصمیم به اخراج او می گیرند، اما با تقاضای خانم شفیق، فرصت دیگری به او داده می‌شود.

پوران درخشنده پیش از این با بیان خاطراتی از زمان ساخت این فیلم و انتخاب بازیگر کودکش گفته بود: بازیگر فیلم تنها هشت سال داشت و او را از مدرسه ناشنوایان انتخاب کردیم. دختری پرخاشگر و ناسازگار. بعد از اینکه او را برای این نقش انتخاب کردیم او تصمیم گرفت همراه من بیاید و با من زندگی کند، از خانواده‌اش خداحافظی کرد و اسباب و اثاثیه و عروسک‌هایش را برداشت و به خانه من آمد. با توجه به محدودیت‌های ارتباطی که بین ما وجود داشت فیلمنامه را از اول تا آخر برایش مثل قصه می‌خواندم و آن را با هم کار می‌کردیم. برایم سخت بود که بتوانم بسیاری از مفاهیم را برایش باز و تفسیر کنم مثل غش کردن که نمی‌دانستم چگونه باید آن را برایش توضیح دهم، بنابراین تمام لحظات فیلم را از اول تا آخر برای او بازی کردم و با بازی کردنم توانستم به او بفهمانم مفهوم و معنای صحنه‌ها چیست.

«مادر»؛ جاودان اثر دیگر زنده‌یاد علی حاتمی و اکبر عبدی

سال ۱۳۶۸ زنده‌نام علی حاتمی که پیش از این قدرت خود را در داستان‌‎گویی سینمایی به مخاطبانش اثبات کرده بود؛ یکی دیگر از آثار درخشان تاریخ سینمای ایران را با نام «مادر» با حضور ستارگان آن سال‌های سینمای ایران چون رقیه چهره‌آزاد، محمدعلی کشاورز، فریماه فرجامی، امین تارخ، حمید جبلی، اکبر عبدی، جمشید هاشم‌پور، محمود بصیری، اکرم محمدی، حسین کسبیان و محبوبه بیات تولید کرد.

فیلم «مادر» به کارگردانی و نویسندگی علی حاتمی درباره پیرزنی است که در آسایشگاه سالمندان به سر می‌برد و به شش فرزند خود اطلاع می‌دهد که می‌خواهد در لحظات واپسین، اعضای خانواده را در خانه‌ قدیمی پدری ببیند.

کوچک‌ترین پسر این خانواده، غلامرضا (اکبر عبدی)، معلول ذهنی است. اکبر عبدی با بازی ماندگارش در این نقش، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.

یکی از دیالوگ‌های ماندگار فیلم مادر، دیالوگ غلامرضا است که می‌گوید: «مادر مُرد از بس که جان ندارد.»

پرچم‌دار سینمای معلولان در دهه ۷۰ به اثر درخشان مجید مجیدی و فیلم «رنگ خدا» به سال ۱۳۷۶ باز می‌گردد.

«رنگ خدا»؛ معصومیت خداگونه کودک نابینایی با آرزوی لمس خدا

فیلم «رنگ خدا» چهارمین ساخته مجید مجیدی است که توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، بهترین صداگذاری و بهترین بازیگر نقش دوم مرد (حسین محجوب) را در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر به دست آورد.

این فیلم داستان محمد (محسن رمضانی)، پسری نابینا است که در مدرسه نابینایان تحصیل می‌کند، پسری که ناتوانی‌اش در دیدن جهان به او کمک کرد تا زیبایی‌های دنیا را بهتر درک کند.

یکی از دیالوگ‌های معروف بازیگر نابینای فیلم، این است: می‌دونی چیه؟ هیچکی منو دوست نداره‌، عزیزم منو دوست نداره‌، اگر چشم داشتم‌ می‌رفتم مدرسه روستا، همه بچه‌های روستا اونجا درس می‌خونن‌، غیر من که باید برم مدرسه نابیناها که اونور دنیاست‌، معلم‌مون می‌گه خدا شما نابیناها را بیشتر دوست داره چون نمی‌بینید، ولی من گفتم اگر ما رو دوست داشت نابینا نمی‌کرد تا اونو نبینیم،‌ ولی اون گفت خدا دیدنی نیست‌، خدا همه جا هست‌، شما می‌تونید اونو حس کنید، شما می‌تونید اونو با دستاتون ببینید، حالا من همه جا رو می‌گردم تا دستم به خدا بخوره و همه چیزو بهش بگم حتی هرچی که تو دلم هست.

«وقتی همه خواب بودند»؛ داستان سفر حج بی‌بی سلیمه با نصیر ساده دل

سال ۱۳۸۴ در بیست‌وچهارمین جشنواره بین‌الملل فیلم فجر اثری اکران شد که تمام جشنواره را از بُعد روایت داستانی، بازیگری، کارگردانی و فیلم‌نامه‌نویسی تحت الشعاع قرار داد. فیلمی که تا به امروز نیز در حوزه آثار سینمایی مرتبط با معلولان دست بالایی در حوزه جریان‌سازی آثار هنری با محوریت معلولان دارد.

فیلم «وقتی همه خواب بودند» به کارگردانی و نویسندگی فریدون حسن‌پور با بازی‌های درخشان گلاب آدینه، محمدرضا فروتن، صادق صفایی، غزل شاکری و نازنین فراهانی.

این فیلم قصه «بی‌بی سلیمه»، مادر پیر و محبوب روستای تازه آباد است که بالاخره پس از سال‌ها انتظار نوبت سفرش به خانه خدا فرا رسیده، بی‌بی در حال خداحافظی و حلالیت طلبی از اهالی روستاست که خبر می‌رسد اجازه سفر ندارد. هیچ کس نمی‌خواهد این خبر تلخ را به بی‌بی بدهد جز «مش کریم»، از سوی دیگر بچه‌ها و نصیر ساده دل (محمدرضا فروتن که نقش فرد معلول کم توان ذهنی را بر عهده داشت)، تصمیم می‌گیرند، بی بی را به مراد دل برسانند و خودشان او را به مکه ببرند.

محمدرضا فروتن که نقش یک معلول ذهنی را بازی می‌کند، درباره این فیلم گفته است: هر بار که فیلم را می‌بینم مثل اینکه به خانه خدا رفتم و این فیلم تاثیرگذار را به عنوان یک کار هنرمندانه و انسانی قبول دارم.

«وقتی همه خواب بودند» جایزه ویژه بهترین فیلم بخش مسابقه سینمای ایران و سیمرغ بلورین بهترین فیلم بخش معناگرای بیست‌وچهارمین جشنواره فیلم فجر را کسب کرده است.

«بچه‌های ابدی»؛ داستان عاشقانه‌ای حول محور توانبخشی و نیازسنجی روحی معلولان

پوران درخشنده سال ۱۳۸۵ در بازگشتی درخشان به سینمای اجتماعی با محوریت قهرمانان معلول فیلم «بچه‌های ابدی» را برای ارائه در بیست‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر ارائه کرد. فیلمی به غایت جذاب و البته مملو از صحنه‌های غم‌بار و تاثیرگذار با حضور بازیگرانی چون شهاب حسینی، الهام حمیدی، هادی مرزبان، پانته‌آ بهرام، آهو خردمند، فرزانه کابلی، مهدی میامی و فلور نظری.

در فیلم «بچه‌های ابدی» می‌بینیم که نگار(الهام حمیدی) و ایمان(شهاب حسینی) قصد دارند با هم ازدواج کنند، اما نگار دچار تردید می‌شود. این تردید به دلیل حضور علی، برادر نوجوان ایمان است که «سندرم داون» دارد. سندرم داون، نوعی اختلال کرموزومی است که باعث ناتوانی ذهنی می‌شود.«مغزهای کوچک زنگ زده»؛ آغازی بر اثبات بی حرف و حدیث سیدی کارگردان و محمدزاده بازیگر

«مغزهای کوچک زنگ‌زده» پنجمین فیلم هومن سیدی در مقام کارگردان و نویسنده بود که سال ۱۳۹۶ تولید و یک سال بعد اکران شد.

دبورا یانگ منتقد آمریکایی نشریه هالیوود ریپورتر درباره این اثر گفته بود: مغزهای کوچک زنگ‌زده ساخته هومن سیدی؛ استعداد نوظهور سینمای ایران است. این فیلم مهیج‌ترین فیلم در بازار جشنواره فیلم فجر است که به خوبی می‌تواند در عرصه بین‌المللی نیز مخاطبان را جذب کند.

نوید محمدزاده، فرهاد اصلانی، نازنین بیاتی، فرید سجادی حسینی، نوید پورفرج، مرجان اتفاقیان، هامون سیدی، لادن ژاوه‌وند و مهیار راحت‌طلب بازیگران این اثر سینمایی موفق بودند.

در یک دار و دسته مافیایی پایین شهری، نوید محمدزاده (در جایگاه معلول کم توان ذهنی) نقش برادر رئیس را بازی می‌کند که به‌دلیل معلولیت ذهنی همیشه تحقیر شده و حالا می‌خواهد حقش را از همه پس بگیرد.

«حوض نقاشی»؛ ملودرامی خانوادگی بی کم و کاست

مازیار میری به عنوان کارگردان اثبات شده در حوزه ساخت ملودرام‌های اجتماعی با محوریت خانواده در سال ۱۳۹۱ با ساخت «حوض نقاشی» یکی از متفاوت‌ترین آثار سینمای داستان‌‎گوی ایران را خلق کرد. اثری که در حوزه اکران داخلی و جهانی و حضور در رویدادهای سینمای ملی و بین‌المللی موفقیت‌های بسیاری را برای تولیدکنندکان این اثر و بازیگرانش به ارمغان آورد.

نگار جواهریان برای بازی در این فیلم، نامزد جایزه‌ بهترین بازیگر زن از هفتمین جوایز سالیانه آسیا پاسیفیک شد.

فیلم «حوض نقاشی» داستان رضا (شهاب حسینی) و مریم(نگار جواهریان)، دو معلول ذهنی است که با یکدیگر ازدواج می‌کنند و صاحب یک پسر می‌شوند. خانواده ۳ نفره‌ آن‌ها، روزهای خوشی را در زمان کودکی پسرشان سپری می‌کنند اما با بزرگ‌تر شدن این پسر که معلولیت ذهنی ندارد، چالش خانواده آغاز می‌شود.

«اینجا بدون من»، اقتباسی بی‌نقص و کاملا منطبق بر فرهنگ ایرانی

فیلم «اینجا بدون من» در سال ۱۳۸۹ به کارگردانی بهرام توکلی با اقتباسی از نمایشنامه «باغ وحش شیشه‌ای» اثر تنسی ویلیامز، ساخته شد؛ فیلمی که در کنار روایت مبتنی بر اقتباسش بار دیگر جایگاه والای آثار ادبی در خلق آثار سینمایی را به رُخ کشید. از سوی دیگر اثبات کرد که در سایه اقتباس هوشمندانه و انطباق سازی اثر اقتباس شده با فرهنگ جامعه مبدا تا چه حد می‌تواند در توفیق فیلم در دو عرصه ملی و بین‌المللی موثر باشد.

در این فیلم، مادر خانواده (فاطمه معتمدآریا) همراه با دو فرزندش، احسان (صابر ابر) و یلدا (نگار جواهریان) زندگی می‌کند. یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر تامین آینده اوست. ورود رضا (پارسا پیروزفر)، دوست احسان زندگی آنان را دستخوش تغییراتی می‌کند.

فاطمه معتمدآریا برای بازی در این فیلم، نامزد جایزه بهترین بازیگر زن از بیست‌ونهمین جشنواره فیلم فجر شد.

«میم؛ مثل مادر»؛ کودکان معلول بمباران شیمیایی و نماینده اسکار سینمای ایران

سال ۱۳۸۵ نیز شاهد حضور دو فیلم با محور قهرمانان معلول در خیل تولیدات حاضر در بیست‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر بودیم. دومین فیلم آن سال به اثر درخشان زنده‌نام رسول ملاقلی‌پور و فیلم «میم مثل مادر» باز می‌گردد.در این فیلم گلشیفته فراهانی، حسین یاری، سحر دولتشاهی، شراره دولت‌آبادی و همچنین علی شادمان ایفای نقش کرده‌اند. این فیلم بنا به تشخیص بنیاد سینمایی فارابی به عنوان نماینده ایران در هشتادمین دوره جوایز اسکار در سال ۲۰۰۷ انتخاب شد.

فیلم «میم مثل مادر» آخرین ساخته زنده‌نام رسول ملاقلی پور، درباره مادری است که برای نجات زندگی پسر معلولش می‌جنگد. سعید، فرزند سپیده، دچار مشکلات تنفسی و معلولیت است و این وضعیت ناشی از گازهای شیمیایی زمان جنگ است. سهیل(پدر سعید) اصرار دارد تا فرزندشان را سقط کنند اما سپیده مخالفت می‌کند و سهیل، سپیده را طلاق می‌دهد. پس از زایمان، طی چکآپ‌های ماهیانه، پزشک به سپیده می‌گوید که این وضعیت سعید، ناشی از مشکلات ژنتیکی است و گازهای عصبی روی سعید تأثیری نداشته و…

علی شادمان با بازی در نقش سعید، پسر معلول سپیده (گلشیفته فراهانی) اولین فیلم سینمایی خود را تجربه کرد.

کد خبر: 55915

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 2 =