فاطمه موسوی ویائه، پژوهشگر حوزه زنان و خانواده در گفتوگو با آتیهآنلاین درباره عوامل موثر در بروز تعارض بین کار و خانواده تاکید میکند: هر فردی همزمان چندین نقش اجتماعی را برعهده دارد، عضویت در خانواده و داشتن شغل هر کدام بخشی از هویت فرد هستند که میتواند در تعارض با یکدیگر قرار بگیرند. بخشی از این تعارض به محدودبودن زمان برمیگردد که نمیتوان همزمان هر دو نقش را در دو محیط مختلف اجرا کرد. بخشی به اشتغال ذهنی مربوط است که فرد حین اجرای یک نقش، دغدغه نقش دیگر را دارد و فشارهای روانی و انتظارات و خستگی موجب تعارض اشتغال/خانواده میشود.
این پژوهشگر حوزه زنان و خانواده ادامه میدهد: انتظارات نقشی بر تعارض کار/خانواده میافزاید. حمایت کم زوجین از یکدیگر فشار کاری و روانی را بیشتر میکند. وقتی زن مانند مرد شغل تمام وقت دارد انتظار میرود در تقسیم کارهای خانه و رسیدگی به فرزندان هم سهم برابر داشته باشند، اما معمولا زنان شاغل دو شیفت کار کنند، شیفت اول در محیط کار و شیفت دوم برای رتق و فتق امور خانه و فرزندان.
وی میافزاید: این شرایط فرسایشی است و زنان بهویژه در شرایطی که فرزند کوچک دارند به سختی میتوانند این تعارض را مدیریت کنند، ناچار میشوند از خواب و استراحت خود بزنند، در محیط کاری در جا بزنند و به ردیف شغلی پایینتر و کمچالشتر قناعت کنند.
موسوی ویائه در مرور نتایج برخی از پژوهشها در زمینه تاثیر اشتغال زنان بر توازن یا عدم توازن بین کار و خانواده میگوید: تحقیقات زیادی درباره این مساله انجام شده، در ایران نیز نزدیک به ۲۰ تحقیق پیمایشی انجام شده که من هم در یکی از مقالاتم فراتحلیل کمی ۱۵ پیمایش را انجام دادم که نشان میداد تعارض کار/ خانواده تاثیر مهمی بر فرسودگی شغلی دارد.
این عضو گروه مطالعات زنان انجمن جامعهشناسی ایران در بیان پیامدهای نبود توازن شغلی با امور خانواده میگوید: نبود توازن شغلی به این معناست که فرد اوقات کمتری را با خانواده و برقراری روابط عاطفی میگذراند و این مساله به ایجاد و بروز فشار روانی و خستگی و بدبینی منجر میشود، حتی در محیط کار نیز خود را با استرس شغلی مانند کاهش کارآمدی و یا رفتار نامناسب با مراجعان، مشتریان و همکاران نشان میدهد.
وی در پاسخ به شرط لازم برای برقراری توازن بین شغل و خانواده زنان شاغل تاکید میکند: چند سالی هست که این مساله مورد توجه قرار گرفته و در کشورهای غربی بعضی از شرکتها، سیاستهای کاری «حامی خانواده» مانند زمان کار شناور و دورکاری، شراکت شغلی، کار در خانه و مرخصی والدین را در پیشگرفتهاند تا به خانوادههای شاغل کمک کنند که تعادل و توازنی بین زندگی شخصی و حرفهای خود ایجاد کنند.
این پژوهشگر حوزه زنان و خانواده اضافه میکند: در کشور ما چون سیاست خانواده موافق اشتغال زنان نیست بنابراین برنامههای حمایتی مانند مهدکودک در ادارات و شرکتها، ماندن دانشآموز در برنامههای فوق برنامه مدارس و ... به ندرت جدی گرفته میشوند و بعضا اجرایی نمیشوند. اغلب با پاککردن صورت مساله، توصیه میشود زنان شاغل ساعات کمتری کار کنند و یا اصلا به خانه برگردند. متاسفانه به دلیل حاکمیت این نوع نگاهها و رویکردها، نرخ اشتغال زنان در ایران یکی از پایینترین نرخ اشتغال زنان در جهان است.
نظر شما