چرا تنش بر سر مواد معدنی حیاتی افزایش یافته است؟

در اقتصاد امروز بحث جایگزینی منابع انرژی پاک بسیار داغ است. کشورهای مختلف و معاهدات بین‌الملل در کنار سازمان‌های دولتی و غیردولتی در پی تبلیغ و استفاده از منابع انرژی غیرکربنی برآمده‌اند و همین مسئله باعث شده تا تولید زیرساخت‌های انرژی سرعت بگیرد. در این میان اهمیت این موضوع موجب شده تا زنجیره تامین مواد معدنی حیاتی تبدیل به عرصه رقابت جدیدی شود. کشور چین در این رقابت نسبت به آمریکا و اروپا در حال حاضر دست بالا را دارد و در مقابل رقبای اصلی اقتصادی چین در حال طراحی مکانیسم‌هایی هستند تا با زنجیره تامین مواد اصلی و حیاتی اقتصاد سبز که از طرف چین تامین می‌شود مقابله کنند.

به گزارش آتیه آنلاین و به نقل از بلومبرگ؛ طی بیش از یک قرن، شرکت‌های نفتی شبکه صنعتی وسیعی را برای استخراج، پالایش و تحویل محصولات خود به مشتریان در سراسر جهان ایجاد کرده‌اند. تامین مواد مورد نیاز برای ساخت یک اقتصاد جایگزین و کم کربن، مجموعه جدیدی از چالش‌ها را به همراه دارد. چین بیش از یک دهه است که با این موارد با موفقیت مقابله کرده و این امر کشور چین را به رهبر بلامنازع در «مواد معدنی حیاتی» مورد استفاده در باتری‌های خودروهای الکتریکی، پنل‌های خورشیدی و آهنرباهای توربین بادی تبدیل کرده است. اگر ایالات متحده و اروپا قرار است فرصتی برای به چالش کشیدن سلطه خود در چنین فناوری‌های پاکی داشته باشند، باید سریعاً خود را به چین برسانند.

کشورها مدت‌هاست که به دنبال حفاظت از منابع موادی بوده‌اند که آنها را برای قابلیت‌های صنعتی و نظامی خود حیاتی می‌دانند. در حال حاضر حدود ۵۰ عنصر فلزی و کانی این معیارها را در ایالات‌ متحده و اتحادیه اروپا دارا هستند. بیشتر این مواد به دلیل نقش خود در ایجاد زیرساخت‌های مورد نیاز برای مقابله با انتشار کربن انتخاب شده‌اند که مقصر تغییرات آب و هوایی دانسته می‌شود. چنین موادی شامل موارد زیر است: موادی مانند «لیتیوم، گرافیت، کبالت، نیکل و منگنز» که عمدتاً در باتری‌های EV استفاده می‌شود، «سیلیکون و قلع» که در خودروهای برقی، شبکه‌های هوشمند، کنتورهای برق و سایر وسایل الکترونیکی بکار می‌روند، «خاک‌های کمیاب» که در ساخت آهنرباهای توربین بادی، خودروهای الکتریکی و باتری‌ها کاربرد دارد و آخرین ماده معدنی یعنی «مس» که در بیشتر تولیدات صنعتی الکترونیکی کاربرد دارد.

خطرات وابستگی اقتصادی در منابع حیاتی

وابستگی بیش از حد به منابع هر کشور واحد چیزی است که تولیدکنندگان سعی می‌کنند از آن اجتناب کنند. زیرا زمانی که تولید صنعتی آن کشور توسط رویدادهایی مانند بحران‌های برق، بیماری‌های همه‌گیر یا ناآرامی‌های اجتماعی مختل می‌شود، این کشورها را در معرض خطر قرار می‌دهد. در این مورد کشور چین یک مثال مناسب است. رابطه تب‌آلود با ایالات متحده منجر شده که تنش‌ها به حد انفجار برسند و تبدیل به یک جنگ تجاری تمام عیار شود. از نمونه‌هایی که منجر به رشد این خطر در روابط کشورها با چین شد یکی در سال ۲۰۱۰ بود که چین فروش مواد کمیاب به ژاپن را به دنبال اختلاف بر سر مالکیت گروهی از جزایر در دریای چین شرقی مسدود کرد. این اقدام بخش الکترونیک ژاپن را به لرزه انداخت و تهدیدی برای خفه‌کردن منابع جهانی آهنرباهای پرقدرت تولید شده در ژاپن با استفاده از خاک‌های کمیاب از چین شد.

موارد دیگری هم در این زمینه وجود دارد، مثلا مراکز صنعتی و شبکه‌های لجستیکی چین در مراحل اولیه همه‌گیری ویروس کرونا متوقف شده‌اند و عرضه جهانی بسیاری از کالاهای صنعتی را به خطر انداختند. به این ترتیب قیمت‌ها مواد تولیدی افزایش پیدا کرد. یا در نمونه دیگری برقراری محدودیت‌های برق، تولید سیلیکون چین را کاهش داد و قیمت این متالوئید را در کمتر از دو ماه در سال ۲۰۲۱ بیش از ۳۰۰ درصد افزایش داد و باعث آشفتگی خریداران در بخش‌هایی از جمله خودروسازی و مواد شیمیایی شد.

اقتصاد چین چطور به این جایگاه در زنجیره تامین رسید؟

برتری چینی‌ها برای چند دهه در حال ساخته شدن بود. در اوایل سال ۱۹۹۲، رهبر سابق دنگ شیائوپینگ، پتانسیل کشورش برای رهبری جهان در زمینه مواد معدنی حیاتی را برجسته کرد و گفت: «درست مثل خاورمیانه که نفت دارد، چین زمین‌های کمیاب دارد».

با تسریع رشد اقتصادی چین، تقاضای داخلی برای کالاهای صنعتی به مراتب از ذخایر محلی پیشی گرفت. شرکت‌های چینی با سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در دارایی‌های معدنی خارج از کشور به این نیاز پاسخ دادند و به تدریج بر پالایش و فرآوری تقریباً هر کالای صنعتی تسلط یافتند. مواردی همچون مجموعه‌ای از محصولات جانبی مبهم ولی مهم مانند تلوریم، گالیوم و ژرمانیوم که در محصولاتی مانند پانل‌های خورشیدی، لیزرها مورد نیاز عینک دید در شب و تراشه‌های کامپیوتری است طیف وسیع دسترسی‌های چین را تشکیل می‌دهد.

امروزه این کشور پیشرو در تولید ۲۰ ماده خام نقش حیاتی دارد که بر اساس سهم آن از تولید جهانی استخراج شده یا تصفیه شده اندازه‌گیری می‌شود. بر اساس تجزیه و تحلیل اتحادیه اروپا، در مورد عنصر خاکی کمیاب دیسپروزیم، چین مسئول ۸۴ درصد عرضه معدنی و ۱۰۰ درصد تولید تصفیه شده است. این کشور تنها مقدار کمی کبالت و نیکل را استخراج می‌کند، اما تا حد زیادی بزرگ‌ترین تولیدکننده اشکال تصفیه شده این فلزات است و شرکت‌های چینی سرمایه‌گذاری زیادی در معادن کبالت و نیکل در کشورهایی مانند کنگو و اندونزی انجام داده‌اند.

به این ترتیب زمانی که چین و سایر کشورهای با اقتصادهای در حال رشد به طور فزاینده‌ای صادرات مواد خام صنعتی را محدود می‌کنند، ایالات متحده و اتحادیه اروپا برای ایجاد ظرفیت پالایشی عجله دارند. اما تامین محصول استخراج شده مورد نیاز مشکل سازتر است؛ برای مثال، در کنگو، ایالات متحده یک توافق اولیه را برای کمک به این کشور در توسعه زنجیره تامین EV امضا کرده است. با این حال، بیش از نیمی از معادن کبالت این کشور در حال حاضر تحت مالکیت یا کنترل شرکت‌های چینی است. دان گرترلر میلیاردر یهودی تحریم شده در معادن بزرگ دیگری که در دست چین نیست، سهم دارد و دولت کنگو در حال لابی‌گری برای لغو تحریم‌های آمریکا علیه گرترلر است، اما انجام این کار دولت بایدن را در معرض اتهامات دوگانه قرار می‌دهد.

کد خبر: 59801

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 7 =