چرا اول ماه مه را گرامی می‌داریم؟

روز کارگر که به نام «May Day» یا گرامیداشت اول مه نیز شناخته شده، در بسیاری از کشورهای جهان تعطیل است. این روز به تجلیل از دستاوردها و سهم کارگران در پیشرفت جوامع و دستاوردهای آن‌ها اختصاص دارد. نام‌گذاری این روز مناسبت بزرگداشت افراد زحمتکشی است که در طول سال‌ها به واسطه مبارزات آن‌ها برای بهبود زندگی‌شان به جای مانده است. گرامیداشت روز بین‌المللی کارگر در اهمیت تاریخی آن به‌عنوان یادبودی از مبارزات و فداکاری‌های کارگرانی نهفته است که برای شرایط کاری بهتر، دستمزد عادلانه و سایر حقوق اولیه مبارزه کردند. روز کارگر همچنین فرصتی برای افزایش آگاهی در مورد مسائل جاری کارگری و دفاع از حقوق کارگران است. در این شماره سعی می‌کنیم نگاهی به تاریخ این روز و اهمیت آن داشته باشیم.

قوانینی مانند هشت ساعت کار روزانه، حق تشکیل اتحادیه‌ها، روزهای تعطیل، خدمات بازنشستگی، مستمری، حداقل حقوق و... هر کدام در جوامع مختلف تاریخ مختص خود را دارند. با این همه درک و دریافت اهمیت این تاریخ برای ما چندان شناخته شده نیست. ما بسیاری از قواعد موجود در دنیای امروز را طبیعی می‌دانیم؛ گویی این پدیده‌ها مسائلی ابدی و ازلی هستند و همیشه وجود داشته و خواهند داشت. اما دقیقاً برعکس، مسائل مختلف مربوط با جامعه همواره در مقطعی به‌وجود آمده‌اند و می‌توانند در طول زمان تغییر کنند، همچنان که بسیاری از مسائل امروز نیز در حال تغییرند.
به همین علت روزهای مختلفی در تقویم وجود دارند که یادآور وقایع خاص و دستاوردهای حاصل از آن‌ها هستند. وجود یک روز خاص در تقویم جدا از معانی مشخص و نیت‌های مختلف موجود در گرامیداشت آن، بر یک اصل مهم نیز تأکید می‌کند و آن مهم بودن آن روز برای بخش بزرگی از جامعه و جریان زنده مسائل مربوط به آن است.
روز جهانی کارگر برابر با اول ماه مه، یکی از این روزهاست که برای بخش بسیار مهمی از جمعیت کره زمین اهمیت دارد. وقایع مهمی در این روز در سراسر جهان اتفاق افتاده است؛ از جمله اتفاقات پاریس در تاریخ ۱۸۷۱ که به کمون پاریس شهرت یافته، همچنین وقایع هیمارکت در شیکاگوی آمریکا در سال ۱۸۸۶ و دیگری رخدادهایی که سال ۱۹۲۱در برلین آلمان به وقوع پیوست. البته در سال‌های پس از وقایع هیمارکت (Haymarket) بود که اول ماه مه به نماد مبارزه کارگران برای شرایط کاری بهتر و حقوق کار تبدیل شد و در نهایت این روز در سال ۱۸۸۹ در پاریس به‌طور رسمی به‌عنوان روز جهانی کارگر شناخته شد.
برای بررسی این روز باید به حدود ۱۵۰ سال پیش و حتی قبل از آن بازگردیم. در طول دوره صنعتی شدن در آغاز قرن نوزدهم، شرایط کاری سرمایه‌داران در صنایع بسیار شدید و خشن بود. کارگران مورد استثمار شدیدی قرار داشتند و ساعت کاری آن‌ها ۱۵ ساعت و در بعضی مناطق بیشتر از این میزان در یک روز کاری بود. این شرایط سخت کاری، زندگی کردن عادی را ناممکن می‌کرد. در واقع نگاهی به متوسط عمر یک انسان کارگر در جوامع صنعتی قرن ۱۹ این مسئله را به خوبی روشن می‌کند. برای مثال اداره ثبت آمار انگلستان در سال ۱۸۴۱ گزارش داد که میانگین امید به زندگی برای کارگران در مناطق شهری به قرار زیر است؛ در لیورپول ۱۵ سال، در لیدز ۱۹ سال، در راتلند ۳۹ سال، در منچستر ۱۷ سال و در لندن ۲۵ سال. این آمار مربوط به مردان کارگر در شهرهای صنعتی و در دوران سرمایه‌داری صنعتی است. در دیگر نقاط دنیا و تحت همین شرایط صنعتی نیز، وضعیت سلامت و شرایط کاری سخت برای کارگران حاکم بود.
به همین دلیل در اواسط این قرن کارگران علیه این شرایط سخت قیام کردند و خواستار برخی اصلاحات در وضعیت کار و زندگی خود شدند. از جمله مسائلی مانند مرخصی با حقوق، دستمزد مناسب و حداقل دستمزد برای نیروی کار در میان این خواسته‌ها بود. این شرایطی نبود که آسان به دست بیاید و کارگران باید برای به دست آوردن آن مبارزه می‌کردند.
ایده هشت ساعت کار روزانه بر اساس تقسیم روز به هشت ساعت برای کار، هشت ساعت برای تفریح و هشت ساعت برای استراحت بود تا شرایط زندگی را قابل تحمل کند. کارگران برای افزایش چانه‌زنی خود به تشکیل اتحادیه‌ها دست زدند تا با تقویت اتحادشان خواسته‌های خود را عملی کنند. یکی از معروف‌ترین این جنبش‌ها کمون پاریس است که یکی از سنگ‌بناهای روز جهانی کارگر محسوب می‌شود.

کمون پاریس و اول ماه مه
در نتیجه رویدادهای کمون پاریس، تاریخ یکم ماه مه با روز جهانی کارگر مرتبط شد. در یکم مه ۱۸۷۱، اتحادیه کارگران پاریس تظاهرات بزرگی را برای درخواست شرایط کاری بهتر و افزایش حقوق کارگری ترتیب داد. البته باید گفت که تاریخ اول ماه مه به این دلیل انتخاب شد که به‌طور سنتی روز جشن و شادی در بسیاری از کشورهای اروپایی بوده و آغاز فصل بهار همیشه همراه با برگزاری فستیوال‌ها و تجمعات فرهنگی مختلف در اروپا بوده است.
کمون پاریس یک دولت سوسیالیستی بود که از ۱۸ مارس تا ۲۸ مه سال ۱۸۷۱، پاریس را برای مدت کوتاهی تحت کنترل داشت. در این مدت کوتاه که کمون در قدرت بود (تقریباً دو ماه)، تعدادی اصلاحات پیشگامانه را به اجرا گذاشت. از جمله این اصلاحات می‌توان به ایجاد یک روز کاری هشت ساعته و مخالفت با کار کودکان اشاره کرد. روز کاری از میانگین قبلی ۱۲ ساعت به هشت ساعت کاهش داده شد که به کارگران فرصت بیشتری برای اوقات فراغت و استراحت می‌داد. دستاورد بعدی لغو کار شبانه بود. کمون کار شبانه را ممنوع کرد چون برای سلامت کارگران مضر بود و در گام بعدی دستمزد کارگران (به‌ویژه کارگران دولتی از جمله معلمان و کارکنان پست) را افزایش داد و حداقل دستمزد را تعیین کرد.
دستاورد بعدی کمون پاریس تأسیس تعاونی‌های کارگری است. کمون، تأسیس تعاونی‌های متعلق به کارگران را تشویق کرد. ایجاد این تعاونی‌ها با فراهم کردن فرصت‌های شغلی، به کارگران اجازه می‌داد کارشان را با مدیریت خود کنترل کنند. به رسمیت شناختن اتحادیه‌های کارگری نیز از دیگر تغییرات این دوره بود. در این دوره حق کارگران برای تشکیل اتحادیه‌های کارگری و مذاکره با کارفرمایان به رسمیت شناخته شد.
این اصلاحات از این جهت حائز اهمیت بود که یک تغییر اساسی در روابط قدرت بین کارگران و کارفرمایان ایجاد می‌کرد. تأکید کمون بر حقوق کارگران و مالکیت جمعی بر وسایل تولید، نظم اجتماعی موجود را به چالش کشید و زمینه را برای جنبش‌های بعدی فراهم کرد. هرچند این واقعه سرکوب شد و کمون فروپاشید اما در نهایت دستاوردهای این واقعه سنگ‌بنای تغییر را برای سال‌های آینده گذاشت.
پس از سرکوب کمون پاریس توسط دولت فرانسه در می سال ۱۸۷۱، اصلاحاتی که توسط کمون انجام شده بود تا حد زیادی لغو شد. دولت قوانین کار قبلی را احیا کرد، قوانینی که در آن هشت ساعت کار در روز و حق تشکیل اتحادیه‌های کارگری به رسمیت شناخته نمی‌شد. بسیاری از کارگران به‌دلیل مشارکت در کمون از کار اخراج یا دستگیر شدند و تعاونی‌های کارگری که ایجاد شده بود منحل شد. با این حال، میراث کمون زنده ماند و اصلاحات آن الهام‌بخش مبارزات بعدی برای تحقق حقوق کارگران و ایجاد عدالت اجتماعی شد.
برخی از اصلاحاتی که توسط کمون انجام شده بود، مانند حق تشکیل اتحادیه‌های کارگری و مخالفت با کار کودکان، در نهایت توسط دولت به رسمیت شناخته شد. اما اصلاحات دیگر، مانند روز کاری هشت ساعته، تا اواخر قرن بیستم به‌طور کامل اجرا نشد. در مجموع، اگرچه تأثیر این دوره بر شرایط کار ممکن است محدود باشد، میراث آن تأثیر عمیقی بر جنبش کارگری و هموار کردن راه مبارزات بعدی برای حقوق کارگران و عدالت اجتماعی داشت.

اعتصاب‌های مارکت و اول ماه مه
دیگر یادگار اول ماه مه ریشه در ایالات متحده و اواخر قرن نوزدهم دارد. در اول ماه مه سال ۱۸۸۶، کارگران در سراسر آمریکا طبق درخواستی برای روز کاری هشت ساعته دست به اعتصاب زدند. این اعتصاب در میدان هایمارکت شیکاگو به اوج خود رسید. تظاهرات مسالمت‌آمیز در حمایت از کارگران اعتصابی کارخانه «مک کورمیک ریپر» در شیکاگو آغاز شد. با این حال، در ۴ مه هنگامی که پلیس تلاش کرد جمعیت را متفرق کند، اعتراضات به خشونت کشیده شد.
تنش میان کارگران و پلیس شدت گرفت و یک بمب به‌سمت پلیس پرت و منجر به کشته‌شدن یک افسر و زخمی‌شدن عده‌ای دیگر شد. این اتفاق باعث شد که پلیس به سمت تظاهرکنندگان شلیک کند و چند نفر کشته شوند. تجمع آن روز در پی کشته‌شدن تعدادی از کارگران در تظاهرات‌های قبلی صورت گرفته بود اما با وقوع این اتفاق موجی از احساسات ضدکارگری و بر پایه تئوری توطئه در آمریکا به راه افتاد.
در پی این اتفاق هشت نفر از سازمان‌دهندگان تجمعات دستگیر و به اتهام توطئه در ارتباط با بمب‌گذاری محکوم شدند. با وجود اینکه شواهد کافی برای ارتباط دستگیرشدگان با این جنایت وجود نداشت چهار نفر از متهمان اعدام شدند و چهار نفر دیگر در نهایت مورد عفو قرار گرفتند. در سال‌های پس از اتفاقات و اعتصابات هایمارکت، اول ماه مه به نماد مبارزه کارگران برای شرایط کاری بهتر و حقوق کار تبدیل شد.
اتفاقات‌ های‌مارکت همچنان یک رویداد مهم در تاریخ جنبش کارگری در ایالات متحده محسوب می‌شود و اغلب یادآور نمونه‌ای از سرکوب آزادی‌های مدنی توسط دولت است. این حادثه به حمایت از هشت ساعت کار در روز و سایر اصلاحات مربوط به کار کمک کرد و هنوز هم توسط کارگران و اتحادیه‌های کارگری در سراسر جهان گرامی داشته می‌شود.

آلمان و اول ماه مه
اول ماه مه در آلمان سال ۱۹۲۱ با ناآرامی‌ها و خشونت‌های سیاسی قابل‌توجهی به‌ویژه در برلین مشخص می‌شود. در آن زمان آلمان با امضای معاهده ورسای در میان یک بحران اقتصادی و سیاسی عمیق قرار داشت. پس از جنگ جهانی اول، آلمان با بی‌ثباتی سیاسی و مشکلات اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کرد و تنش‌ها بین کارگران و دولت بالا بود. اول ماه مه که به‌طور سنتی روز جشن و اعتراض کارگران در سراسر جهان است، برای کارگران به‌عنوان فرصتی تلقی شد تا خواسته‌های خود را مطرح کنند. اولین جشن ماه مه در آلمان در سال ۱۸۹۰ برگزار شد، زمانی که اتحادیه‌های کارگری یک‌سری تظاهرات و تجمعات را در سراسر کشور در حمایت از حقوق کارگران و شرایط کاری بهتر برگزار کردند. در طول سال‌ها، اول ماه مه به روز مهمی در آلمان تبدیل شد. به همین دلیل در اول ماه مه سال۱۹۲۱ تظاهرات بزرگی در برلین و دیگر شهرهای بزرگ آلمان برگزار شد و کارگران و اتحادیه‌های کارگری خواستار دستمزد بهتر، شرایط کار و حقوق سیاسی برای خود شدند. با این حال، اعتراضات به‌زودی به خشونت کشیده و درگیری بین معترضان و پلیس منجر به کشته و زخمی‌شدن چندین نفر شد.
در برلین، پلیس برای شکستن تظاهرات بزرگ اول ماه مه از زور استفاده کرد با درگیری خیابانی بین معترضان و پلیس همراه شد و چند روز طول کشید. در این خشونت‌ها دست‌کم ۳۳ نفر کشته و صدها نفر زخمی شدند، همچنین به ساختمان‌ها و زیرساخت‌های شهر نیز خسارات زیادی وارد شد. رویدادهای اول ماه مه در سال ۱۹۲۱ یادآور شکاف عمیق و تنش‌های اجتماعی بود که در آن زمان در آلمان وجود داشت.

کد خبر: 59832

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 1 =