تاملی در باب «تاب‌آوری» در روانشناسی مثبت‌نگر

هر انسان در مسیر زندگی خود با موانع و مشکلات زیادی مواجه می‌شود. گذشتن از این موانع با توجه به خصلت‌های هر کس متفاوت است. بعضی زود می‌شکنند و فرومی‌ریزند، بعضی اما دوام می‌آورند، سالم می‌مانند و موانع را خرد می‌کنند.

درباره اینکه چه عواملی باعث می‌شود بعضی افراد مقاوم‌تر باشند و بعضی سست‌تر، گمانه‌زنی زیاد است؛ آیا ژنتیک این خصلت دلخواه را برای شخص به ارمغان می‌آورد یا یادگیری و محیط است که به فرد می‌آموزد تا دوام بیاورد و خود را به هر ترتیب به مقصد برساند. اگر ژنتیک را عامل اصلی بدانیم، فرد دیگر چندان اختیاری در این زمینه نخواهد داشت و قانون ژن و احتمالات بر این حوزه حکم‌فرمایی می‌کند. اگر هم یادگیری را اصل بدانیم باز به شاخه‌های دیگری برمی‌خوریم؛ آیا همه به یک اندازه از آموزش بهره‌مند می‌شوند؟ آیا راهنمای خوبی برای مقاوم شدن دارند؟ فراتر از همه این‌ها و واقعیت این است که انسان یک جنگجوی فطری است. در نهاد او خمیره مقاومت را تعبیه کرده‌اند تا وقتی سرگردان در اعماق این جهان به دنبال راه رهایی می‌گردد، بتواند خود را به سرمنزل مقصود برساند. نگاهی به تاریخ تحول زندگی انسان و آشنایی با خصوصیات ذات او نشان می‌دهد که آدمی با همین خصلت تا به این نقطه رسیده و پرچم بقای خویش را برافراشته است. از جنگیدن با ناملایمات طبیعی گذر کرده و در رویارویی با تضادهای زندگی انسانی سنگ زیرین آسیا شده تا در کشاکش درد و طوفان تاب بیاورد. خود را به هزار شیوه آزموده تا اگر خمیده هم شد اما نشکند و بماند.

تاب‌آوری چیست؟

تاب‌آوری مفهومی است که ابتدا از فیزیک و بعد از حوزه روانشناسی مثبت‌نگر به حوزه روانشناسی کل راه پیدا کرد. تاب‌آوری معادل واژه انگلیسی Resiliency است. در فرهنگ لغت، به معنای خاصیت کشسانی، بازگشت‌پذیری و ارتجاعی آمده است. "کانر"، پژوهشگر حوزه تاب‌آوری اجتماعی، تاب‌آوری را به‌عنوان روشی برای اندازه‌گیری توانایی فرد در مقابله با عوامل استرس‌زا و عواملی که سلامت روان فرد را تهدید می‌کند، تعریف کرده است.

در واقع تاب‌آوری به‌معنای گستره ظرفیت ذهن انسان و قدرت پذیرش او در لحظه برخورد با تکانه‌ها و تنش‌های زندگی است. داشتن انعطاف لازم در این مرحله نکته اصلی است. مرحله بعد از آن، توانایی ترمیم و بازگشت به شرایط عادی و جریان اصلی زندگی است. این یک مفهوم ایستا نیست بلکه در طول زمان قابل‌تغییر است و طبق آموزه‌ها و تجربه‌های فرد ممکن است کمتر یا بیشتر شود. می‌توان گفت تاب‌آوری مقوله‌ای آموختنی است. نحوه تعامل فرد با محیط، جامعه و نیز افزایش آگاهی، آموزش، تجربه و تمرین بر میزان تاب‌آوری تأثیر می‌گذارد. گاهی یک اتفاق فرد را از ادامه دادن بازمی‌دارد و تمام توان او را می‌گیرد، گاهی همان اتفاق فرد دیگری را از اعماق ضعف‌ها و ترس‌ها بیرون می‌کشد و از او شخصی پرتحمل و قوی می‌سازد. این دو نتیجه متفاوت حاصل تجربیاتی است که هر فرد ازسر گذرانده (تجربه زیسته) و در بزنگاه حادثه واکنش‌های مختلف را برمی‌انگیزد.

باید توجه کرد که تاب‌آوری برخلاف تصورات رایج تنها تحمل کردن نیست، تحمل صرف انسان را فرسوده و ویران می‌کند و او را به دچار روند پیری و ناتوانی زودرس می‌کند. فارغ از تحمل کردن، تاب‌آوری به معنایی دیگر نحوه برخورد و مواجهه درست و سالم با پدیده‌هاست. هر انسانی در برابر فاجعه، بلایای طبیعی، فقدان و مصیبت میزان زیادی از رنج و غم و اندوه و استرس را احساس می‌کند. مسئله اصلی روانشانسی در حوزه تاب‌آوری این است که فرد بتواند با یک روند سالم و کم‌هزینه‌تر به زندگی بازگردد. مؤلفه‌های اصلی تاب‌آوری عبارت‌اند از: خودآگاهی، خودمراقبتی، اندیشه‌ورزی و حفظ دیدگاه وسیع‌تر و عمیق‌تر. پرورش هرکدام از این خصوصیات و وارد کردن آن‌ها به ذهن و زندگی فرد، باعث می‌شود تا در برخورد با اتفاقات ناگوار و غیرمنتظره و به‌طورکلی بحران‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی بتواند خود را حفظ کند، واکنش‌های صحیح نشان دهد و زندگی‌اش دچار اختلال نشود. بعد از آن نیز با یک روند ملایم و طبیعی غم و رنج آن بحران را ترمیم کند و به سلامت بازگردد. اصولاً روانشانسی یافتن شیوه‌های هرچه بیشتر سازگار شدن با شرایط سخت زندگی را به‌منظور بهزیستی و شادکامی بیشتر به کار می‌بندد. بنابراین تاب‌آوری از بنیان‌های روانشناسی رشد و تحول، روانشناسی خانواده و داشتن بهداشت روانی محسوب می‌شود.

تاب‌آوری از تشخیص تا فراگیری

یکی از هدف‌های مهم روانشناسی مثبت‌نگر، ارتقای سطح تاب‌آوری افراد است. در این مورد نباید از نظر دور داشت که تاب‌آورتر شدن، مشکلات را حل نمی‌کند و چوب جادو نیست که غم را در لحظه به شادی تبدیل کند، بلکه به دست آوردن مهارت است؛ مهارت‌هایی که افراد را تاب‌آورتر می‌کند، ابتکارعمل آن‌ها را بهبود می‌بخشد، توانایی خودمدیریتی‌شان را بالا می‌برد و موجب حمایت دیدن و حمایت گرفتن به شکلی دوجانبه می‌شود. همه این‌ها با کمک روانکاوان، مددکاران اجتماعی و خود فرد قابل دستیابی است. روانشناسان در تلاش‌اند تا این ارتقای سطح تاب‌آوری بتواند افراد اجتماع را در سراسر دوره عمر در مسیری سالم و پایدار قرار دهد.

در زمینه میزان اندازه‌گیری تاب‌آوری یک فرد، پرسشنامه جامعی به نام پرسشنامه مقیاس تاب‌آوری (Resiliency Scale) توسط کانر و دیویدسون در سال ۲۰۰۳ با مرور منابع پژوهشی ۱۹۹۱- ۱۹۷۹ حوزه تاب‌آوری تهیه شده است. بررسی ویژگی‌های روان‌سنجی مقیاس تاب‌آوری در شش گروه، جمعیت عمومی، مراجعه‌کنندگان به بخش مراقبت های اولیه، بیماران سرپایی روان‌پزشکی، بیماران با مشکل اختلال اضطراب فراگیر و دو گروه از بیماران استرس پس از سانحه انجام شده است. تهیه کنندگان مقیاس تاب‌آوری کانر و دیویدسون (Conner and Davidson's resiliency scale) بر این باورند که مقیاس تاب‌آوری (Resiliency Scale) به‌خوبی قادر به تفکیک افراد تاب‌آور از غیرتاب‌آور در گروه‌های بالینی و غیربالینی بوده و می‌تواند در موقعیت‌های پژوهشی و بالینی مورد استفاده روانشناسان قرار بگیرد.

کد خبر: 60088

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 7 =