دکتر حسن آذری پور در گفتوگو با آتیهآنلاین، با بیان اینکه برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع نقشه راه درمان کشور بهشمار میرود، گفت: طرح مذکور بیش از ۲۰ سال پیش در برنامههای توسعه اقتصادی سوم، چهارم، پنجم، ششم و هفتم بهعنوان سیاست کلان کشور در حوزه سلامت گنجانده شده است.
وی افزود: با وجود اینکه اجرای طرح پزشک خانواده در دولتهای مختلف مورد توجه قرار گرفته، اما امکان عملیاتی شدن طرح بهطور کامل فراهم نشده است. در دولت کنونی نیز پیادهسازی برنامه پزشک خانواده بهعنوان یکی از طرحهای مهم حوزه درمانی پیگیری میشود.
رئیس سابق اداره بیمارستانهای مزمن و طب سالمندی اداره کل درمان تأمیناجتماعی استان تهران، با اشاره به تاسیس خانههای بهداشت در کشور بهعنوان یک طرح زیربنایی پزشک خانواده، ادامه داد: یکی از موفقیتها و افتخارات نظام سلامت، پیادهسازی طرح شبکههای بهداشتی و درمانی کشور است. اجرای این طرح که کمی پیش از انقلاب در استان آذربایجانغربی آغاز شد در سالهای پس از انقلاب با قوت ادامه یافت و پس از اخذ نتایج موفقیتآمیز در کل کشور گسترش یافت.
آذریپور، یادآور شد: براساس این طرح، خانههای بهداشت در سطح روستاها تاسیس شد تا خدمات مورد نیاز درمانی و بهداشتی بیماران ارائه شود. همچنین در صورت نیاز امکان انتقال بیمار از مراکز درمانی روستایی به شهری و سپس نزدیکترین بیمارستان واقع در شهر و در نهایت بیمارستانهای بزرگ دانشگاهی استانی، سایر استانهای مجاور و حتی تهران بهعنوان قله ارجاعات، فراهم شد.
او اعلام کرد: فعالیت نظام شبکه مبتنی بر سرشماری بود؛ بهاین نحو که بهورز یا کارشناس بهداشتی فعال در خانههای بهداشت برای هر خانوار پروندهای را تشکیل میداد که در آن علاوه بر درج اطلاعات مربوط به سلامت خانواده، جزئیات مرتبط با بهداشت محیط مانند وضعیت سرویس بهداشتی، تعداد حیوانات اهلی مانند احشام و ماکیان بهمنظور کنترل و بررسی انتقال بیماریهای دامی به انسان، گردآوری میشد.
دکترای تخصصی مدیریت سلامت، تاکید کرد: عملکرد شبکه بهداشت و درمان نتایج شگفتانگیزی را در زمینه دستیابی به شاخصهای جهانی بهداشت مانند کاهش مرگومیر مادران باردار، مرگومیر نوزادان، مرگومیر کودکان زیر یک سال، مرگومیر کودکان زیر پنج سال بهوجود آورد.
آذریپور، افزود: همچنین خدمات شبکههای بهداشت و درمان توانست شاخص امید بهزندگی در کشور را ارتقا دهد و افزایش امید به زندگی از شاخصهای اصلی توسعه کشورها بهشمار میرود که توسط سازمان جهانی بهداشت اندازهگیری میشود.
وی ادامه داد: اما اجرای این نظام در شهرهای بزرگ کارآمد نبود؛ زیرا به دلیل وسعت جمعیت، امکان سرشماری و تشکیل پرونده برای همه خانوارها که آن زمان بهصورت دستی تهیه میشد، وجود نداشت. همچنین نرخ مهاجرت به داخل و خارج در شهرها بسیار بالا بود و با افزایش قیمتها، بسیاری از خانوادهها مجبور به اقامت در شهرکهای اقماری و حاشیه شهرها میشدند و این جابهجایی استمرار ارائه خدمات بهداشتی و درمانی را مختل میکرد.
دکترای تخصصی مدیریت سلامت، گفت: باید توجه داشت؛ در دورهای که طرح نظام شبکه در کشور بهاجرا درآمد ۷۰ درصد جمعیت کشور در روستاها زندگی میکردند و تنها ۳۰ درصد در شهرها اقامت داشتند؛ اما اکنون این میزان معکوس شده است و ۷۰ درصد افراد در شهرها ساکن شدهاند.
آذریپور، افزود: نظام پزشک خانواده و نظام ارجاع میتواند بهنوعی نظام شبکه را در شهرهای بزرگ احیا کند و توسعه خدمات الکترونیک نیز میتواند به اجرا شدن این نظام کمک کند.
او با اشاره به پیشینه اجرای طرح پزشک خانواده در سایر کشورها، ادامه داد: در انگلستان پزشک خانواده و نظام ارجاع در سال ۱۹۴۲ با تشکیل پروندههای کاغذی کلید خورد. در کشورهای کانادا و استرالیا نیز این طرح بهاجرا درآمده و توسعه یافته است. اکنون این طرح در بسیاری از کشورهای پیشرفته مبنای ارائه خدمات درمانی بهشمار میرود و یک پزشک بهعنوان مسئول سلامت اعضای خانواده تعیین شده است.
ریشهیابی مسائل پزشک خانواده
دکترای تخصصی مدیریت سلامت، با تاکید براینکه چنین روشی مدیریت نظام سلامت را کارآمدتر میکند در ریشهیابی عدم موفقیت اجرای کامل طرح در کشور، گفت: عدم اجرای کامل طرح در کشور پس از ۲۵ سال، ناشی از حلقه مفقودهای است که وجود دارد؛ نظام سلامت ایران بهشکل موزاییکی است؛ به نحوی که بیش از نیمی از جمعیت کشور زیر پوشش بیمه تأمیناجتماعی قرار دارد. کمتر از نیمی دیگر زیر پوشش بیمه سلامت هستند. بخشی از جمعیت را بیمهشدگان نیروهای مسلح تشکیل میدهد. سایر صندوقهای بیمهای نیز وجود دارند و گروهی از افراد هیچ پوشش بیمهای ندارند.
آذریپور افزود: باید توجه داشت که در برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع رابطه مالی بیمار و پزشک قطع میشود و بیمار پرداخت از جیب ندارد و درمانگران حقالزحمه خود را از سازمانهای بیمهای طرف قرارداد خود دریافت میکنند. اما درحال حاضر بهدلیل برخی ناهماهنگیها در زمینه دریافت مطالبات سازمانهای بیمهای، پرداختیهای به مراکز طرف قرارداد با وقفه مواجه میشود که در ایجاد نارضایتی مراکز، بهویژه پزشکان نقش دارد.
وی ادامه داد: از طرفی با مسئله چند نرخی بودن تعرفههای درمان نیز مواجه هستیم؛ درحال حاضر تعرفه درمان در بخشهای دولتی، خصوصی، نهادهای عمومی غیردولتی و خیریه رقمهای متفاوتی را دربرد دارد و حتی در بخشهای خصوصی تعرفههای تعیین شده از سوی نظام سلامت رعایت نمیشود و زیرمیزیها نیز رواج یافته است. مجموع این عوامل استقبال از طرح پزشک خانواده را در بین جامعه پزشکی کمرنگ کرده است.
دکترای تخصصی مدیریت سلامت، تاکید کرد: همچنین چند نرخی بودن تعرفهها سبب شده است تا پزشکان در مراکز گوناگون دولتی و خصوصی مشغول بهفعالیت شوند و بعضا بیماران را به بخشهای خصوصی هدایت کنند که منجر به سرگردانی بیمار و پرداخت از جیب بیشتر او میشود.
تعرفه پزشکی، تک نرخی شود
آذریپور، افزود: بنابراین راه برونرفت از این مشکلات، اجرای درست پزشک خانواده و نظام ارجاع است. برای اجرای مناسب این طرح در قدم نخست باید تعرفه تکنرخی عادلانهای برای خدمات درمانی تعیین شود؛ بهنحوی که ارزش خدمات پزشکان از نظر ریالی متناسب با ارزش واقعی خدمت باشد. تعیین تعرفه واحد یا واقعی استقبال گسترده درمانگران را بهعنوان طرفهای قرارداد با سازمانهای بیمهای میسر میکند.
او بیان کرد: موضوع بعدی تعیین منابع مالی برای استقرار پزشک خانواده است. وقتی در زمان تحویل اسناد پزشکی حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد حقالزحمه واریز به حساب پزشک، درمانگر و مراکز ارائه دهنده خدمات پاراکلینیک مانند تصویربرداری، آزمایشگاه و داروخانه واریز شود، امکان تامین مالی کافی برای ارائه خدمات مراکز مذکور فراهم میشود و تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد برای کارشناسی اسناد از سوی بیمههای پایه بهمنظور بررسی و جلوگیری از تخلفات، باقی میماند.
دکترای تخصصی مدیریت سلامت، افزود: برقراری تعرفه یکسان، همچنین میتواند در افزایش انگیزه پزشکان برای فعالیت تنها در یک حوزه درمان موثر واقع شود و این شیوه امکان جذب درمانگران را برای فعالیت در مراکز دولتی بهدلیل مراجعه بالای بیماران به این مراکز میسر میکند.
آذریپور، تاکید کرد: بهطور حتم اجرای صحیح برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع، نتایج موثری در ارتقای سطح سلامت جامعه، افزایش رضایتمندی مردم، بهبود کیفیت و ساماندهی نظام سلامت دارد.
نظر شما