تیتر سه سرویس
-
توضیح آستانه استیصال؛
رابطه نابرابری با کاهش اعتماد اجتماعی و افزایش جرم و جنایت
عموما یکی از ویژگیهای جوامع بحرانزده، وقوع درصد بالای اقدامات مجرمانه در سطح عمومی میباشد. در شرایطی که جامعه ای با چنین پدیدهای مواجه باشد سیاستگذاران و مردم دچار سردرگمی شده و برای برون رفت از اوضاع به وجود آمده اقداماتی در سطح فردی و عمومی انجام میدهند. شاید یکی از اولین اقدامات در این زمینه افزایش و تشدید مجازات عاملان جرم و جنایت باشد و بسیاری نیز این اقدام را عملی سودمند تلقی کنند اما همانطور که در ادامه مطالعه خواهید کرد دانیل نتل(Daniel Nettle)، استاد علوم رفتاری در دانشگاه نیوکاسل که مطالعات گستردهای پیرامون منشأ نابرابری اجتماعی در جوامع انسانی داشته است به ما نشان میدهد که ریشه بحران در خاکی دیگر است و باید برای حل آن چارهای دیگر اندیشید. این یادداشت برای اولین بار در نشریه اینترنتی evonomics منتشر شده است.
-
نادیده گرفتن نابرابری به معنای عقب گرد در مسیر توسعه است؛
نابرابری؛ همچنان مهمترین دغدغه بشر
نانسی بردسال(Nancy Birdsall)رئیس مرکز توسعه جهانی است او از پژوهشگران ارشد بانک جهانی بوده است و با تسلطی که بر منابع و آمارهای بین المللی دارد در این یادداشت سعی کرده است تا ثابت کند که جهانی شدن و رشد اقتصادهای برتر هیچ گاه عامل برابرتر شدن جوامع نیستند و به همین دلیل همچنان باید نگران تشدید نابرابری در فضای جهانی باشیم. او اثبات می کند که نابرابری به عنوان یک علت احتمالی رشد پایین در کشورها قابل بررسی است و سیاست گذاران باید از مسیری که کشورهای مختلف در طول سالهای اخیر طی کرده اند عبرت گرفته و بیشتر بر روی رفع موانع برابری تمرکز کنند زیرا در این صورت است که رشد موزون و توسعه همه جانبه برای کشورهای خود به ارمغان خواهند آورد. این یادداشت برای اولین بار در مجله اینترنتی boston review منتشر شده است.
-
۱۰ کشور با بالاترین سن بازنشستگی را بشناسید
ایسلند در حالی با سن بازنشستگی ۶۷ سال، در صدر فهرست بالاترین سن بازنشستگی جهان قرار گرفته که در بسیاری از کشورها سن بازنشستگی بین ۶۰ تا ۶۵ سال تعیین شده است.
-
خطاها در تئوری توسعه و دلالتهای آن برای سیاستگذاری؛
توسعه اقتصادی، روندی به شدت چند وجهی/۴
ایرما آدلمن/ترجمه فریبا مومنی/ سیاستگذاریها و نهادها از طریق هویتها، نفوذ و منافع نخبگان سیاسی شکل داده میشود و نهادها از طریق چگونگی تعامل حکومت با جامعه مدنی شکل میگیرد. بهویژه آنچه برای توسعه از اهمیت برخوردار است اینکه سیستم سیاسی منافع چه کسی را نمایندگی میکند چگونه سنگربندی میکند و دیدگاههای کوتاه مدت خود را عملی میکند، و چه نهادی برای مشارکت (یا کمبود مشارکت) جامعه مدنی در صورتبندی سیاستگذاری، موجود است.
-
خطاها در تئوری توسعه و دلالتهای آن برای سیاستگذاری؛
نقش دولتها در توسعه اقتصادی/۳
ایرما آدلمن/ترجمه فریبا مومنی/ الگوهای تعدیل در زمینه بحران بدهی دهه ۱۹۸۰ بهطور قابل ملاحظهای در میان کشورها گوناگون بود. بعضی از کشورهای در حال توسعه عمدتاً از آمریکای لاتین و آفریقا رژیمهای وارداتی محدود، هزینه دولتی ضد تورمی و سیاستگذاریهای کلان اقتصادی را اتخاذ کردند و سیاستهای دستمزد را پالایش مجدد کردند، از یارانهها کاستند و بازارهای داخلی خود را آزاد ساختند تا کسری حسابهای جاری خود را کاهش دهند تورم را پایین آورده و رقابتی بودن را افزایش دهند برای کشورهایی که این مسیر را دنبال کردند این دهه دههای بود با افزایش قابل توجه، فقر نابرابری و رشد پایین که توسعه در آن گم شده بود و اینها تنها در دهه ۱۹۹۰ خود را آشکار کردند.
-
خطاها در تئوری توسعه و دلالتهای آن برای سیاستگذاری؛
مکتب پیشرونده نئوکلاسیک توسعه اقتصادی/۲
ایرما آدلمن/ترجمه فریبا مومنی/ مکتب درست کردن قیمتها بیش از بحث برای شکلهای متفاوت مداخله دولت، دری به این بحث گشود که مداخله دولتی باید کمتر شود چراکه به وضوح برضد بهرهوری بوده است. مکتب توزیع درآمد به بحث برای نقشی مستقیم برای دولت در اقتصاد ادامه داد اما در جستوجوی تغییری به دور از صنایع پایه سرمایهبر به سوی صنایع کالاهای مصرفی کاربر بود که برای تولید داخلی و صادرات مناسب بود. به هر صورت آن روزها با مکتب درست کردن قیمتها مشخص میشود.
-
خطاها در تئوری توسعه و دلالتهای آن برای سیاستگذاری/۱
ایرما آدلمن/مترجم: فریبا مومنی/ در مقاله حاضر در ابتدا به اثری که فرهنگ اقتصاد بهمنزله یک علم بر اقتصاد توسعه میگذارد خواهم پرداخت و خواهم گفت که رشته اقتصاد، اصل «آن را تا حد بلاهت سادهانگار» را در پوششی تا سطح کارشناسی مقدس میدارد که فقط میتواند با به خطر انداختن خود خطر اندازان به خطر بیفتد این اصل توضیحات ساده و مفروضات از نظر کلی ارزشمند را طلب میکند این امر به سه خطای عمده با پیامدهای آسیبرسان برای تئوری و سیاستگذاری منجر میشود. من از پیچیدگی برای خاطر خودش صحبت نمیکنم بلکه برای تئوریهایی بحث میکنم که به اندازه کافی غنی هستند تا واقعیت تغییری را به تصویر بکشند که به تصحیح سیاستگذاریهای تجویزی مرتبط شوند.