۲۷ استان در دهه گذشته باروری کمتر از سطح جانشینی را تجربه کردند

در کشور ما در سال‌های اخیر سیاست‌های جمعیتی باتوجه به کاهش سطح باروری و تغییر الگوهای فرزندآوری در ایران و پیامدهای جمعیتی اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن تغییر یافته است. ابلاغ سیاست‌های کلی جمعیت توسط مقام معظم رهبری در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۳ در پاسخ به همین شرایط و تأمین نیازهای حاصل از آن و به منظور افزایش باروری به بالای سطح جانشینی صورت گرفته است.

دستیابی به اهداف سیاست‌های کلی جمعیت نیازمند مطالعه، شناسایی و تحقیق در مورد شرایط و نیازهای جدید زوجین و خانواده‌هاست. مؤسسه عالی پژوهش‌تأمین‌اجتماعی پژوهشی با موضوع «بررسی ترجیحات و رفتارهای باروری و چالش‌های فرزندآوری زنان شاغل در سازمان تأمین‌اجتماعی» را در دستور کار قرار داده است. «آتیه‌نو» در گفت‌وگوی پیش‌رو با ربابه جوادی، معاون پژوهشی این مؤسسه، ضمن مرور اجمالی بر طرح اولیه این پژوهش، ضرورت‌ها و چالش‌های فرزندآوری را بررسی می‌کند.

طرح پژوهشی بررسی ترجیحات و رفتارهای باروری و چالش‌های فرزندآوری زنان شاغل در سازمان تأمین‌اجتماعی به دنبال پاسخگویی به چه پرسش‌هایی است؟
پرسش‌های اصلی در خصوص اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش متعدد هستند. اینکه ترجیحات و رفتارهای باروری زنان شاغل در سازمان تأمین‌اجتماعی در استان‌های مختلف چگونه است و یا اینکه زنان شاغل در سازمان تأمین‌اجتماعی و یا درون خانواده در رابطه با مقوله فرزندآوری با چه چالش‌های مهمی‌ مواجهه هستند. پرسش دیگر در خصوص مهم‌ترین عوامل زمینه‌ساز چالش‌های فرزندآوری زنان شاغل در سازمان تأمین‌اجتماعی است، اینکه زنان شاغل در مواجهه با چالش‌های فرزندآوری از چه راهبردهایی استفاده می‌کنند.
یکی دیگر از پرسش‌های مورد نظر نگرش زنان شاغل در سازمان تأمین‌اجتماعی به سیاست‌هاست، اینکه از نظر زنان شاغل در این سازمان سیاست‌های حمایتی در سطح جامعه و در سطح سازمان تأمین‌اجتماعی چگونه می‌تواند در رفع این چالش‌ها مؤثر باشند و به بانوان شاغل در سازمان تأمین‌اجتماعی کمک کند.

چرا بررسی چالش‌های فرزندآوری حائز اهمیت است؟
طبق نظر پیتر مک‌دونالد (جمعیت‌شناس استرالیایی) نرخ باروری تنها اهرم قابل‌توجه در دست سیاست‌مداران است تا به وسیله آن تلاش کنند نرخ سالخوردگی متعادل شود. یکی از دلایل بررسی موضوع باروری، مربوط به پیامدهای مهم و اثرگذار آن است. با توجه به تجربه جهانی در بعضی از مناطقی مانند کشورهای اروپایی و یا مناطق شرق آسیا که با باروری پایین مواجه شده‌اند، تردید کمتری در مورد پیامدهای باروری زیرسطح جایگزینی وجود دارد. از یک‌سو، زمانی که میزان باروری شروع به کاهش می‌کند، تغییرات اساسی در ساختار سنی جمعیت آغاز می‌شود. متولدین دوره انفجار جمعیت، در سال‌های بعدی، تورم جمعیت در سنین فعالیت را به وجود می‌آورند و پدیده پنجره جمعیتی را شکل می‌دهند. اما، زمانی که این نسل به سنین سالمندی (۶۵سالگی به بالا) می‌رسند، موجب سالخوردگی جمعیت می‌شوند.

سالخوردگی جمعیت به چه معناست و پیامدهای آن چیست؟
میزان باروری کل زیر ۵/۱ فرزند به ازای هر زن، به معنای سالخوردگی جمعیت و در نهایت کاهش جمعیت است و بدون تردید تداوم کاهش باروری یکی از چالش‌های جمعیتی بسیاری از کشورهاست. کاهش میزان باروری می‌تواند منجر به کاهش جمعیت در سن کار شود و پیامدهای جدی بر رشد اقتصادی داشته باشد.

آیا آماری از روند تحولات باروری در کشور در دسترس است؟
برآوردهای مرکز آمار ایران حاکی از این است که میزان باروری کل از حدود ۷.۷ فرزند برای هر زن در سال ۱۳۴۵ به ۳/۶ فرزند در سال ۱۳۵۵ کاهش یافته است. بعد از این کاهش اولیه، مجدداً با اندک افزایشی در بین سال‌های ۵۸- ۱۳۵۶، به ۹/۶ فرزند می‌رسد و این رقم تا سال ۱۳۶۳ تداوم می‌یابد. از سال ۱۳۶۳ به بعد روند کاهش باروری به تدریج آغاز می‌شود به‌طوری که به ۵/۵ فرزند در سال ۱۳۶۷ که زمان راه‌اندازی مجدد برنامه‌های رسمی تنظیم‌ خانواده است، کاهش می‌یابد و از این زمان به بعد به سرعت مرحله انتقالی خود را طی کرده و میزان باروری کل به آستانه سطح جانشینی در پایان دهه ۱۳۷۰ (یعنی به رقم ۱۷/۲ در سال ۱۳۷۹) می‌رسد. با توجه به اینکه فرایند گذار سریع باروری ایران - که سریع‌ترین کاهش باروری در جهان محسوب می‌شود- در پایان دهه ۱۳۷۰ تکمیل می‌شود، شتاب پیشین کاهش باروری در طول دهه ۱۳۸۰ به آهنگی بسیار ملایم تغییر وضعیت می‌دهد. به‌طوری ‌که، میزان باروری کل به ۹/۱ تولد در سال ۱۳۸۵ و سپس به ۸/۱ تولد در سال ۱۳۹۰ تنزل می‌یابد. باروری ایران، در نیمه اول دهه ۱۳۹۰ اندکی افزایش را تجربه می‌کند و تا ۱۳۹۵ به نزدیکی سطح جانشینی بازمی‌گردد، اما با کاهش مجدد به ۷/۱ فرزند به ازای هر زن، این دهه را به پایان می‌برد.

امروزه تعارض نقش‌های شغلی و خانوادگی را یکی از تبیین‌های اساسی باروری پایین می‌دانند، با این وصف آیا مطالعاتی در خصوص الگوی باروری در کشور انجام شده است؟
مطالعات ‌گروهی از پژوهشگران در سال‌های ۱۳۹۴و ۱۳۹۸ در خصوص بی‌فرزندی، تک‌فرزندی و تأخیر در فرزندآوری نشان می‌دهد زنان شاغل، بیش از سایرین این الگوهای باروری را اتخاذ می‌کنند. همچنین با توجه به تأثیری که این گروه از زنان از جهت به‌کارگیری روش‌های تنظیم باروری و الگوهای تشکیل خانواده بر سایر گروه‌های اجتماعی دارند، می‌توانند تصمیمات و رفتارهای مرتبط با باروری پایین خود را به سایر اقشار اجتماعی تسری بخشند.
در مجموع الگویی کـه در بسـیاری از کشـورها مشـاهده می‌شود این‌گونه است که نسبت بالایی از زنان پیش از ازدواج کار می‌کننـد، پـس از ازدواج بـه کار خود ادامه می‌دهند و باروری خود را بر اساس شرایط کاری‌شان تنظیم می‌کننـد. حال اینکـه تا چه حد آن‌ها باروری خود را پایین بیاورند، بستگی به درجه تعارض و حمایت‌های خـانوادگی و اجتماعی دارد.
مطالعات انجام‌شده در کشور نیز حاکی است که مشکلات ترکیب نقش‌های شغلی و خانوادگی باعث چشم‌پوشی زنان از آرمان‌ها و اهداف باروری، افزایش فاصله بین موالید، تأخیر در فرزندآوری و کاهش تعداد فرزندان شده است. به همین دلیل بررسی چالش‌های فرزندآوری زنان شاغل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بدون تردید رسیدن به اهداف سیاست‌های جمعیتی و سیاست‌های کلی تأمین‌اجتماعی بدون بررسی شناخت زمینه‌های کم‌فرزندی و چالش‌ها و مسائل مرتبط با فرزندآوری در لایه‌ها و گروه‌های اجتماعی مختلف امکان‌پذیر نیست.

آیا تفاوت‌های جغرافیایی و استانی فاحشی در نرخ باروری در کشور ما وجود دارد؟ پژوهش‌هایی در این زمینه انجام شده است؟
بنا بر اعلام مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۰، بسیاری از استان‌ها طی سه دهه گذشته، روند مشابهی را در تحولات باروری تجربه کرده‌اند. این همگونی روند باروری که به «همگرایی رفتارهای باروری» تعبیر شده، نسبتاً هم‌زمان و تا اندازه‌ای مستقل از سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی صورت پذیرفته و حتی استان‌های محروم نیز کاهش باروری را تجربه کرده‌اند. در سال ۱۳۹۹ در مجموع ۹ استان، باروری پایین ۵/۱ و بسیار پایین (کمتر ۳/۱) را تجربه کرده‌اند و حدود ۵۸ درصد معادل ۱۸ استان نیز باروری پایین، کمتر از سطح جانشینی یعنی ۰۹/۲ تا ۵/۱ فرزند داشته‌اند. به این ترتیب اکثریت استان‌ها باروری کمتر از سطح جانشینی را تجربه کردند و فقط استان‌های یزد، خوزستان، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان باروری بالاتر از سطح جانشینی داشتند.

باروری پایین چه پیامدهایی به دنبال دارد؟
سالخوردگی جمعیت یکی از پیامدهای اجتناب‌ناپذیر باروری پایین است. با این‌حال، تنها پیامد آن نیست. باروری پایین عمدتاً به دلیل پیامدهای اقتصادی و رفاهی سالخوردگی به‌ویژه تأمین مالی نظام‌های بازنشستگی و مراقبت‌های بهداشتی برای سالمندان جمعیت از جمله مسائل مهم و اساسی کشور است. در درازمدت، ساختار سنی سالخورده تکانه‌ای منفی برای کاهش جمعیت ایجاد می‌کند. کاهش مداوم در باروری، افزایش طول عمر و شکاف‌گسترده بین امید زندگی مردان و زنان باعث افزایش نسبت بستگی در سنین پیری و زنانه شدن سالخوردگی جمعیت می‌شود. کاهش باروری در صورتی که ادامه داشته باشد می‌تواند به کاهش جمعیت منجر ‌شود. بر این اساس تداوم کاهش باروری به سطوح پایین‌تر می‌تواند منجر به تله باروری پایین شود. تله باروری پایین، اشاره به وضعیتی دارد که کاهش باروری می‌تواند «خود تقویت‌کننده» باشد و در نتیجه، باروری در سطح پایین باقی بماند و هیچ افزایش قابل‌توجهی پیش‌بینی نشود. بدون تردید تداوم کاهش باروری یکی از چالش‌های جمعیتی بسیاری از کشورهاست.

آیا مطالعات ملی یا بین‌المللی در خصوص عوامل تأثیرگذار بر تصمیم‌گیری زنان برای فرزندآوری انجام شده است؟
برخی از جامعه‌شناسان این عوامل را به دسته‌های انگیزه ذاتی و انگیزه بیرونی تقسیم کرده‌اند. از انگیزه‌های ذاتی می‌توان به سن فرد، تعداد فرزندان موجود، وضعیت اقتصادی، اجتماعی شدن و سایر خصوصیات فردی اشاره کرد. در مقابل، تأثیرات بیرونی از زمینه اجتماعی فرد به‌ویژه از والدین و دوستان ناشی می‌شود. این جامعه‌شناسان معتقدند اگر زوجی در یک جامعه‌ای باشند که ارزش بسیار بالایی برای فرزندآوری قائل است، انگیزه زوجین برای بچه‌دار شدن تقویت می‌شود. برعکس، نظرات منفی اجتماعی نسبت به فرزندآوری انگیزه افراد را کمرنگ می‌کند. در ادامه انگیزه‌های فردی زوجین برای بچه‌دار شدن بر جامعه تأثیر می‌گذارد که همین امر باعث می‌شود رفتار باروری تقویت یا در مقابل کمرنگ شود. آن‌ها نتیجه می‌گیرند که باروری تحت‌تأثیر فرایند سرایت و تعامل اجتماعی است.
تحقیق مریم رفعت‌جاه، دانشیار گروه انسان‌شناسی دانشگاه تهران در این زمینه نیز نشان داد که تعاریف سنتی که مادری را مهم‌ترین نقش یک زن و موجب کمال او و تربیت و مراقبت از کودک را مختص مادر می‌دانستند، در میان زنان جوان تحصیلکرده امروزی تغییر یافته و آنان معانی و تجارب واقعی مادری را با لنزی متفاوت نسبت به نسل‌های گذشته می‌نگرند. با وجود آنکه تمایل به مادر شدن و ضرورت ایفای نقش مادری همچنان در میان همه مادران مشترک است، اما مادران تحصیلکرده امروزی، نگاه انتقادی به نقش رایج مادری داشته و علائق شخصی خود را فعالانه‌تر دنبال می‌کردند. به ‌علاوه، بیشتر مشارکت‌کنندگان در تحقیق، مادری را نقشی پرزحمت، بی‌وقفه، بی‌اجر و پیچیده که دارای کمترین حقوق و بیشترین مسئولیت‌هاست، برمی‌شمردند و از پدران، جامعه و دولت انتظار اقدام عملی مؤثرتر در حمایت از حقوق و وظایف مادری داشتند.
دو تن از محققان دانشگاه علامه طباطبایی (تاج مزینانی و کاردوانی) نیز بر مبنای تحلیل محتوای کیفی، نشان دادند که پیام اصلی سیاست‌گذاری کلان ایران در حوزه مادری از انقلاب اسلامی‌ تاکنون، خانواده‌گرایی و لزوم تحکیم و تقویت نقش‌های جنسیتی در خانواده بوده است. در این سیاست‌ها، توافق جهانی موجود مبنی بر اینکه «مهم‌ترین پیش‌نیاز توسعه، مشارکت همه انسان‌هاست و اگر در برنامه‌های توسعه به زنان به‌طور ویژه توجه نشود، سرمایه‌گذاری‌ها به نتیجه مطلوب نخواهد رسید، پذیرفته شده و پیوسته بر اهمیت و ضرورت توانمندسازی زنان و زمینه‌سازی بهره‌مندی از توانایی و تخصص آنان تأکید شده است»، اما روند کنونی در کشور ما، از نظر رویکرد حاکم بر سیاست‌ها با مطالبه اساسی جنبش‌های جهانی در رابطه با توسعه منطبق نیست. در حالی ‌که مطالبات جهانی مبتنی بر رویکرد «جنسیت و توسعه» با هدف اصلی «برابری جنسیتی» است، سیاست‌های کلی ایران مبتنی بر رویکرد «زنان در توسعه» و با اهداف «خانواده‌گرایی» و «عدالت جنسیتی» تدوین شده‌اند.

لازمه تشویق به فرزندآوری و باروری زیر سطح جایگزینی در کشور چیست؟
باروری زیر سطح جایگزینی در کشور مستلزم تغییر سیاست‌های جمعیتی کشور است تا نه‌تنها از کاهش بیشتر باروری پیشگیری کند، بلکه به افزایش آن بینجامد. در کشور ما در سال‌های گذشته به سیاست‌ها و برنامه‌های‌ راهبردی به منظور افزایش باروری توجه ویژه‌ای شده و سیاست‌های کلی جمعیت در سال ۱۳۹۳ از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد و بر جلوگیری از کاهش جمعیت و افزایش سطح باروری تأکید کرده است. قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده نیز در راستای سیاست‌های کلی جمعیت و در پاسخ به همین شرایط و تأمین نیازهای حاصل از آن و افزایش باروری به بالای سطح جانشینی در آبان‌ماه سال ۱۴۰۰ تصویب شده است. در این قانون در چندین ماده حمایت از زنان شاغل به منظور تسهیل فرزندآوری مورد توجه قرار گرفته است. همچنین در بند «۸» سیاست‌های کلی تأمین‌اجتماعی ارائه خدمات لازم به منظور تحکیم نهاد خانواده و فرزندآوری مورد تأکید قرار گرفته است. این اسناد بالادستی روی همدیگر اهمیت و ضرورت توجه ویژه در سطح سازمان تأمین‌اجتماعی به حمایت از زنان شاغل در این مجموعه را نشان می‌دهد. علاوه بر این، انجام هم‌زمان نقش‌های خانوادگی و شغلی بار سنگینی بر دوش زنان می‌گذارد که ممکن است غیر از کاهش باروری، کیفیت زندگی و رضایت آن‌ها از زندگی را کاهش دهد که به نوبه خود منبع استرس‌های زیادی برای زنان شود و سلامت روانی و جسمی ‌آن‌ها و سایر اعضای خانواده را به خطر اندازد و حتی بنیان خانواده را نیز سست کند. بنابراین پرداختن به موضوع چالش‌های فرزندآوری زنان شاغل در سطوح مختلف سازمانی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بررسی و شناخت مسائل و چالش‌های فرزندآوری زنان شاغل و تلاش برای افزایش کیفیت خانواده‌ها می‌تواند دستور کاری برای سیاست‌گذاران حوزه خانواده و جمعیت و همچنین سازمان تأمین‌اجتماعی باشد.
به این ترتیب حمایت از زنان شاغل و پیشگیری از بروز زمینه‌های کاهش باروری زنان شاغل، شناخت چالش‌ها و مسائل مرتبط با فرزندآوری در زنان شاغل اهمیت می‌یابد. درک تجربه زیسته زنان شاغل در سطوح مختلف شغلی از چالش‌ها و مسائل مرتبط با فرزندآوری، در طرح سیاست‌های مؤثر و ارائه راهکارهای مناسب برای اجرای بهتر برنامه‌های حمایت از زنان شاغل و افزایش سطح باروری مفید خواهد بود.

گفت و گو: مهین داوری

کد خبر: 64186

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 11 =