چالش‌های فرزندآوری

وقتی از همسران جوان دلیل بچه‌دار نشدنشان را می‌پرسید با این پاسخ روبه‌رو می‌شوید: «امروزه همچون گذشته نیست که یک جین بچه بیاوری و بگویی خودشان بزرگ می‌شوند. امروزه جنبه دیگری از فرزند آوری مطرح است.»

به گزارش آتیه آنلاین، دگرگونی‌هایی که در افکار و اندیشه خانواده‌ها با رواج شهرنشینی و شتاب در پویایی اجتماعی صورت گرفته، بسیار زیاد است. شکل خانواده‌ها، از خانواده گسترده، به هسته‌ای تغییر کرده است؛ و مثل گذشته ضرب‌المثل؛ «بچه برکت زندگی است و با آمدنش روزی‌اش را با خودش می‌آورد» کمتر شنیده می‌شود. همسران جوان تمایل کمتری به فرزندآوری به خصوص در سال‌های ابتدایی زندگی دارند و در این مورد اصلا شباهتی به پدران و یامادران خود ندارند. ابعادِ چرایی این مساله، بسیار زیاد است. اما در این نوشتار سعی کردیم  به کلیاتی در این زمینه اشاره کنیم.

می‌توان گفت درباره خانواده دو دیدگاه وجود دارد:

۱_ جامعه‌شناسانی که بر مطلوبیت خانواده تأکید دارند و آن را به‌صورت گروهی خاص و ویژه در نظر می‌گیرند. خانواده را برتر از جامعه می‌دانند و بدون توجه به مشکلات واقعی در خانواده، آن را به‌صورت آرمانی توصیف می‌کنند.

۲_ جامعه‌شناسانی که بر ارتباط جامعه و خانواده تأکید دارند و معتقدند، بازتاب تعارضی جامعه در خانواده نیز مهم است. ازنظر این گروه خانواده به‌صورت طبیعی وجود ندارد، بلکه در هر زمان بازتابی از شرایط اجتماعی است.

نظریه مبادله با محوریت «جورج هرمنز» یکی از نظریات جامعه شناختی است که از دهه ۱۹۵۰ مطرح شده است. این نظریه بر آنچه در جریان مبادله (بده و بستان) داده و گرفته می‌شود تأکید دارد.

از این نظریه می‌توان در انتخاب همسر، ازدواج و فرزند آوری استفاده کرد.

به این صورت که در ازدواج و فرزند آوری به‌عنوان یک مبادله چه چیزی طرفین به دست می‌آورند؟

مثلاً یک پدر خانواده در قبال کار خسته‌کننده بیرون از منزل و ساعاتی که می‌توانست صرف کارهای دیگری کند چه چیزی دریافت می‌کند؟ می‌توان گفت او رضایت خاطر از شادابی، سلامتی و رفاه خانواده‌اش را دریافت می‌کند.

صادق شیخ کریمی، کارشناس ارشد جمعیت‌شناسی می‌گوید: «کاهش باروری شدید در ایران تماماً معلول اجرای برنامه‌های تنظیم خانواده نیست بلکه به دلیل یک تغییر اجتماعی و نگرشی در میان خانواده‌های ایرانی نیز است. قبل از شروع کاهش باروری در دهه ۱۳۶۰، یک انفجار موالید در ایران رخ می‌دهد. این انفجار موالید بر اساس شرحی که از تئوری گذار جمعیت ارائه شد ناشی از تأخیر زمانی درروند کاهشی باروری پس از کاهش مرگ‌ومیر و یک سری از عوامل و زمینه‌های دیگر است. در چنین وضعیتی ایران دارای یک جمعیت بسیار جوان است به‌طوری‌که حدود ۴۵ درصد جمعیت آن در زیر ۱۵ سالگی قرار دارد. جمعیت کثیری که در زیر ۱۵ سال قرار داشتند با رفتن به گروه‌های سنی بالاتر، به سنین کار و فعالیت می‌روند و در نهایت به سالمندی می‌رسند. این در حالی است که با توسعه سطح بهداشت، پزشکی و تغذیه، امید به زندگی در کشور نیز به سنین بالا ارتقا پیداکرده است.»

شیخ کریمی ادامه داد: «افزایش امید به زندگی سبب می‌شود که افراد بعد از سالمندی سال‌های بیشتری را عمر کنند و هرچه امید به زندگی بالاتر روند تعداد سال‌های زندگی در دوره‌ی سالمندی نیز افزایش پیدا می‌کند. بر اساس برآوردها امید به زندگی برای زنان در سال ۱۳۹۵ حدود ۷۵ سال و برای مردان در حدود ۷۳ سال قرار دارد. بدین شرح تلاقی دو عامل کاهش شدید باروی و افزایش امید به زندگی زمینه لازم برای سالخوردگی جمعیت را فراهم می‌کنند؛ که انفجار موالید در دهه ۱۳۶۰ بر شدت این مسئله می‌افزاید.»

شاید علت دیگری که می‌توان برای این مسئله در نظر گرفت، اقتصاد و معیشت و تأمین آن برای یک خانواده باشد؛ این دو را شاید همیشه از زبان زوجین شنیده باشیم که وضعیت اقتصادی مناسبی برای فرزند آوری وجود ندارد، چگونه می‌توانیم از پس هزینه‌های این زندگی با حضور بچه بربیاییم.

جدا از بحث‌های معمول اقتصاد و معیشت، یکی دیگر از دلایل آن را می‌توان؛ رشد فکری جوانان جامعه و اهمیت موضوع تربیت فرزند دانست.

وقتی از آن‌ها دلیل بچه‌دار نشدنشان را می‌پرسید با این پاسخ روبه‌رو می‌شوید: «امروزه همچون گذشته نیست که یک جین بچه بیاوری و بگویی خودشان بزرگ می‌شوند. امروزه جنبه دیگری از فرزند آوری مطرح است.»

همچنین هر شخصی که به فکر بچه‌دار شدن است، حتماً به این موضوع که چگونه بزرگش کنیم فکر می‌کند و امروزه قشر جوان اکثراً تحصیلات عالی دارند که معمولاً در سنین بالاتر نسبت به گذشته ازدواج می‌کنند؛ که به طبع نه سنشان و نه اعصابشان، کشش بچه‌ها را ندارد؛ و از طرفی اکثر زوجین شاغل هستند؛ و با وجود مشغله‌های کاری که به میان می‌آید، فرصت برای بچه‌داری کمتر می‌شود.

همچنین، موضوعی که می‌توان به آن اشاره کرد. مسئله اختلاف و مشکلات زناشویی است.

مسلماً خیلی از زوجین وقتی شاهد اختلاف‌ها و درگیری‌های زیادی که در بینشان وجود دارد هستند، تمایلی به بچه‌دار شدن ندارند و یا تمایلی به فرزند بیشتر ندارند؛ زیرا معتقدند که مشکلی اضافه بر مشکلات دیگری است که دارند.

از طرفی موضوعی که شاید یکی از دلایل کاهش فرزند آوری می‌توان دانست؛ نبود برنامه‌ریزی صحیح دولت برای تربیت فرزندان خارج از خانواده است؛ که فساد و شرایط بد جامعه باعث ترس و تردید زوجین شده است.

به‌ هر روی، نتایج کاهش فرزند آوری می‌تواند موجب بی‌انگیزگی زوجین، کاهش جمعیت نسل جوان و افزایش جمعیت سالخورده‌ها و همچنین درآیندِ نزدیک، رشد منفی جمعیت شود و این مسئله برای کشور می‌تواند یک بحران بزرگ تلقی شود.

فاطمه شکاری

کد خبر: 3383

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 9 =