به گزارش آتیه آنلاین، در سال گذشته بیماری کووید ۱۹ تقریبا تمام کشورهای جهان را درگیر خود کرد، بسیاری از دولتها برای حمایت از قشرهای مختلف دست به اقدامات حمایتی زدند تا شاید بتوانند از شدت بحران اقتصادی کرونا بکاهند. در ایران اما با شیوع ویروس کرونا سالن های سینمایی، کنسرتها و نمایشهای تئاتر اولین قربانیان فاصله گذاری اجتماعی بودند و اینگونه شد که تمام اهالی هنر نردیک به یک سال است که خانه نشین شدهاند.
این خانه نشینی به طبع مشکلات مالی برای بسیاری از آنها بخصوص اهالی تئاتر که میزان درآمد کمتری به نسبت اهالی سینما و موسیقی دارند، به وجود آورد؛ بخصوص در این میان، نبود ثبات شغلی و بیمه، آن هم برای هنرمندانی که تمام سال های زندگی خود را صرف آن کرده اند، واقعیتی تلخ و دردناک دیگری است که این روزها بیشتر از همیشه خود را نشان می دهد.
دوران شیوع بیماری کرونا و ضرورت خانهنشینی اهالی هنر، ثبت و تعریف مشاغل هنری به عنوان یک شغل را بیش از پیش مهم جلوهگر کرد چراکه اهالی هنر، برخلاف دیگر اقشار جامعه که شاید درآمد اندکی به منظور گذران زندگی داشته باشند، هیچگونه عایدی مالی ندارند. ضمن اینکه امکان آن را نیز نداشتهاند تا از بیمه بیکاری و یا حمایتهایی دیگری در این وانفسا استفاده کنند و مسئله اصلی این است که اگر این شرایط بیکاری بیش از این به طول انجامد، تکلیف هنرمندان چه خواهد شد؟
کرونا ثابت کرد تئاتر در ایران شغل نیست
در همین راستا رحمان سیفی آزاد، نویسنده و هنرمند تئاتر، سینما و تلویزیون عنوان کرد: کرونا به ما نشان داد که در ایران تئاتر شغل نیست، حقوقی هم ندارد. من معتقدم تئاتر ایران را با هیچ کجای جهان نمی توان مقایسه کرد از مختصات یا حتی نوع مدیریت و مسائل دیگر حتی سینمای ایران هم همینطور است از موضع اقتصادی بخش اعظمی از تئاتر و سینما وابسته به حمایت دولتی هستند که اگر این حمایت حذف شود چرخه اقتصادی معیوبی دارند که فاجعه به بار می آورد.
سیفی آزاد درباره کمرنگ بودن نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در رفع مشکلات هنرمندان تئاتر گفت: اقتصاد تئاتر وابسته به ارگان ها و نهادها است و آن ارگان ها و سازمان ها هم به جای اینکه در جریان زنده تئاتر باشند دنبال اهداف خود هستند مثل شهرداری ها، حوزه هنری یا خیلی جاهای دیگر که همه بودجه دارند اما باز هم کار اهالی تئاتر لنگ است چون آنها برای اهداف خود کار می کنند. بودجه ای که برای مرکز هنرهای نمایشی تعریف می شود، برای تئاتری است که اهداف دولتی دارد بنابراین جریان تئاتر باز اقتصاد ندارد و همه این بودجه ها هم اگر بیاید مشکل حل نمی شود. باید تئاتر تبدیل به شغل شود تا از ریشه همه چیز درست شود و این ریشه در قانونگذاری است که وزارت کار و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توامان باید برای تئاتر فکری کنند و کنار هم قرار بگیرند.
رحمت امینی کارگردان، پژوهشگر و استاد دانشگاه نیز با نظری همسو این خصوص می گوید: "قطعاً ضرورت ثبت فعالیتهای هنری به عنوان یک شغل امری کاملاً مشخص است؛ چراکه بخش اندکی از فعالان عرصه فرهنگ و هنر در کنار حرفه خود، دارای شغل دیگری چون تدریس در دانشگاه و دیگر فعالیتهای اداری در این حوزه هستند که تعداد این افراد نسبت به چندین هزار هنرمند تئاتری جوان و پیشکسوتی که تنها از طریق حرفه هنری خود ارتزاق میکنند، چندان زیاد نیست."
او در ادامه افزود: "باعث خوشحالی است که خانواده تئاتر وسعت یافته است؛ اما متاسفانه مشکل این است که آنها در کنار فعالیت در تئاتر، شغل دیگری ندارند و در مواقعی چون بیکاری، بیماری و از کارافتادگی مورد حمایت قرار نمیگیرند و اکنون نیز در پی بیکاری به دلیل جلوگیری از شیوع ویروس کرونا در حالیکه هیچ منبع درآمدی ندارند و از آنجا که شغلشان تعریف و ثبت نشده، حتی نمیتوانند از حمایتهایی که دولت مبنی بر جبران خسارت از دیگر شاغلان دارد، بهرهمند شوند و حتی در این شرایط که درآمدی ندارند خودشان مجبور به پرداخت حق بیمه ماهانه هستند. "
استقبال و حمایت از شغل شناخته شدن تئاتر؟
با وجود این چندی پیش قادر آشنا مدیرکل هنرهای نمایشی درباره بحث بیمه بیان کرد: در خصوص بیمه دو نکته مطرح است. یکی بیمه تامین اجتماعی است که کل این فرآیند یا توسط ادارهکل هنرهای نمایشی یا ادارات کل استانها یا با واسطه، از طریق همکاری صندوق اعتباری هنر انجام و اسامی برای آنها ارسال میشود. در عرصه نمایش تاکنون ۱۲ هزار و ۳۲ نفر به صندوق اعتباری هنر معرفی شدهاند و از این ۱۲ هزار و ۳۲ نفر، ۱۰ هزار و ۸۴۱ نفر عضو فعال هستند و تا به حال نزدیک به شش هزار نفر از بیمه تامین اجتماعی برخوردار شدهاند. بیمه تامین اجتماعی با بیمه بیکاری متفاوت است. در خصوص بیمه تامین اجتماعی، افراد عضو صندوق میشوند و صندوق آنها را برای برخورداری از بیمه معرفی میکند که خود شرایطی دارد. کارگردانان، نویسندگان، بازیگران و... باید از شرایطی برخوردار باشند از جمله حداقل و حداکثر سطح تحصیلات و میزان کاری که انجام دادهاند.
او ادامه داد: اما آنچه دوستان به دنبالش هستند این است که تئاتر در وزارت کار به عنوان شغل تلقی شود که اگر شغل به حساب آید در صورت بیکاری مشمول بیمه بیکاری میشود. این بحثی قدیمی است و باید در مورد آن به جمعبندی رسید. آیا نمایشنامهنویسی که در خانهاش نمایشنامه مینویسد کارش شغل تلقی میشود یا نمیشود؟ آیا زمانی که نمایشنامهاش اجرا شود کارش شغل تلقی میشود؟ آیا خودش باید نمایشنامهاش را اجرا کند یا باید کارفرما داشته باشد؟ اینها همگی مباحثی است که باید در خصوصشان صحبت کرد و ما به عنوان ادارهکل هنرهای نمایشی از آن استقبال و حمایت میکنیم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز از این موضوع حمایت میکند که تئاتر به عنوان شغل تلقی شود تا در چنین شرایطی کسانی که بیکار شدهاند بتوانند بیمه بیکاری بگیرند. چون زمانی که بیمه بیکاری نمیگیرند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید با استفاده از بودجه اندکی که در اختیار دارد از آنها حمایت کند و همان پولی که قرار است در طول سال صرف حمایت از اجرا شود را برای این کار مصرف کند.
نظر شما