راه تشخیص این دو از هم با والدین است، مثلاً یک هفته قبل از ویزیت دکتر به عنوان والد متوجه میشوید کودک مضطرب است یا چسبندگیاش به والد بیشتر شده، حتی ممکن است ناخن بجود، دائماً گریه کند، مشکل خوابیدن پیدا کند یا در مواردی شدیدتر، علائم جسمی در او پیدا شود؛ علائمی همچون حالت تهوع، دلدرد و... و هربار که قصد بردن کودک به مطب پزشک را دارید، متوجه میشوید کودک اعلام میکند دچار یکی از این حالتهای جسمی است.
جدای از ترسهای طبیعی مربوط به سنین، موضوع بحث ترسهای برآمده از موقعیت پزشکی- دندانپزشکی کودک است. یکی از مهمترین علل اجتناب از مطب پزشک نحوه برخورد با مسئله است. اطلاعات منفی و اشتباهی که والدین به کودکان میدهند، یکی از این دلایل است. مثلاً اگر کودک رفتاری ناپسند انجام دهد به قصد ترساندن او جملاتی شبیه: «به دکتر میگم بیاد آمپول بزنه»، «بهت آمپول میزنم»، «اگه داروهات رو نخوری میمیری» و... یا هرگونه جمله غیرواقعی دیگر که برای تهدید استفاده شود، باعث میشود ترس سراغ کودک بیاید. لذا در موقعیتی که نیاز است کودک در رفتن به مطب پزشک یا بیمارستان همکاری کند، ترسها سراغش میآیند و قادر به انجام این کار بدون ترس و اضطراب نیست. حتی کودک با دیدن وسایل پزشکی هم شرطی شده و میترسد. نکته دیگر الگوبرداری غلط کودک از والد است، کودکان به شکلی چشمگیر از والدین الگوبرداری میکنند یا به اصطلاح اسکنر رفتار والدینشان هستند. متأسفانه برخی از والدین خودشان فوبیاها و ترسهای زیادی نسبت به به پزشک دارند که دنبال درمان آنها نرفتهاند و حالا همان ترسها را به کودکانشان منتقل میکنند. حتی اگر والدین بهصورت مستقیم ترسشان از پزشک را به زبان نیاورده باشند، اما کودک در موقعیت پزشکی ترس آنها را دیده باشد، این ترسِ واکنشی در کودک هم شکل میگیرد.
یکی دیگر از مسائل قابل بررسی در زمینه ترس کودکان، رفتار پزشکان است. طبیعی است اگر کودکی برای معاینه نزد پزشکی رفته و پزشک شیوه ارتباطگیری با کودک را نشناسد، برای معاینه عجله کند و همدلی نداشته باشد مسلماً ترس کودک افزایش یافته و خاطره بدی برایش باقی میماند. به همین دلیل اگر پزشکی واحدهای درسی روانشناسی کودک را خوانده باشد یا مطالعات آزاد و شخصی در زمینه کودک داشته باشد با صبوری با کودک برخورد میکند و میداند اگر در مواجهه با کودکان استیکرهای کودکانه یا خوراکیهای کوچکی همچون ژلههای کوچک پاداش بدهد، در برطرف کردن ترس کودکان از پزشک بسیار مؤثر است.
همانطور که گفته شد، یکی از رفتارهایی که والدین نباید انجام دهند ترساندن کودک از پزشک و استفاده از پزشک برای تهدید است. همچنین اگر کودک به هر دلیلی از پزشک میترسد، به هیچ عنوان نباید کودک را سرزنش کنیم، بلکه باید با او همدلی کرده، احساساتش را درک کنیم و از به کار بردن جملاتی مثل «دکتر که ترس نداره»، «خودتو لوس نکن» و... خودداری کنیم. احساسات کودک را نباید دستکم گرفت.
یکی دیگر از راهکارها خواندن کتابهای مرتبط با موضوع مراجعه به پزشک و مواجهه با موقعیت برای کودکان است. این مسئله را باید بهصورت مداوم و نه فقط در زمانی که کودک وقت معاینه دارد انجام داد. یکی دیگر از راهکارها نیز انجام بازیهای نقشآفرینی با موضوع پزشکی است.

ما به عنوان والد باید بدانیم که کودکانمان در سنین مختلف ترسهایی تعریفشده دارند. مثلاً در بازه سنی ۳ تا ۸ سالگی دچار ترس از رفتن نزد پزشک یا دندانپزشک هستند، اما به این معنا نیست که حتی تا سن ۱۲ سال، رفتارهای اجتنابی در برابر پزشک نداشته باشند. در عین حال باید ترس طبیعی را از اضطراب انطباقی که ممکن است کودک از رفتن نزد پزشک داشته باشد تشخیص دهیم، ترس یک مسئله موقتی و اضطراب یک مسئله ماندگار است.
کد خبر: 64200
نظر شما