رسانه‌های جریان اصلی و وظیفه دفاع از اشغالگران

آنچه با وجود جنگ وحشیانه و نسل‌کشی نیروهای اشغالگر با کمک حامیان غربی آنها در غزه رخ می‌دهد ماهیت بنگاه‌های خبری کلان غرب را کاملا شفاف کرده است. حذف و سانسور رنج و نسل‌کشی که بر فلسطینیان اعمال می‌شود، ارائه روایت‌های یک طرفه از طرف اشغالگران که بارها بدون دلیل و مدرک قانع‌کننده‌ای انتشار یافته و مصاحبه با نمایندگان کشتار برای توجیه جنایاتشان تنها بخش کوچکی از خدمت رسانه‌های غربی برای توجیه ماشین کشتاری است که نسل‌کشی را خوب جلوه می‌دهد و فلسطینیان را انسان‌های در خور توجه نمی‌داند.

چگونه تصویری «متوازن» از نسل‌کشی ارائه می‌کنید؟ این سئوالی است که روزنامه‌نگاران کارآموز باید به طور جدی درباره آن فکر کنند. آینده شغلی آنها در رسانه‌های شرکتی و جریان اصلی غرب، احتمالاً به این سوال بستگی دارد. شما باید بی‌طرف باشید و اجازه دهید هر دیدگاهی ارائه شود. بنابراین باید مطمئن شوید که با صداهای اصلی طرفدار نسل کشی مصاحبه می‌کنید. بگذارید با آرامش توضیح دهند که چرا کشتن غیرنظامیان مظلوم و دزدیدن سرزمین آنها خوب است. از این گذشته، شما به عنوان خبرنگار در رسانه‌های جریان اصلی آمریکا و اروپا نمی‌خواهید مخاطبان فکر کنند که در برابر کشتار جمعی سوگیری دارید.

لحظاتی از این دست ثابت می‌کند که عینیت ژورنالیستی یک افسانه است. این فقط رسانه‌های شرکتی جناح راست نیستند که سوگیری آنها به طرفداری از نسل‌کشی کاملاً مورد انتظار و غیرقابل تعجب است. این رسانه‌ها دقیقا مطابق با انتظار و وظایفشان عمل می‌کنند. همان رسانه‌های خصوصی که شکنجه پناهندگان را جشن می‌گیرند و از قاتل زنجیره‌ای بن رابرتز اسمیت (Ben Roberts-Smith) که محکوم به جنایات جنگی در افغانستان است یک سوپراستار می‌سازند.

اما رسانه‌هایی که ادعای برتری دارند مانند رسانه عمومی استرالیا، ABC، و رسانه‌های لیبرال معتبر، با چیزی که گفته شد اساساً متفاوت نیستند. در واقع، تعصب ضدفلسطینی آن‌ها به حدی افراطی است که خود روزنامه‌نگاران ABC اخیراً در مورد آن قیام کوچکی داشته‌اند، زیرا آنها را به شرکای گاهی ناخواسته در کارزار تبلیغاتی نسل‌کشی تبدیل می‌کنند.

روش‌های افراطی‌تر رسانه‌های راست‌گرا می‌توانند به ما نشان دهند که این سیستم چگونه کار می‌کند. هنگامی که ارتش رژیم اشغالگر اردوگاه آوارگان «جبالیا» در غزه را بمباران کرد، تیتر رسانه‌های استرالیایی با این عنوان موضوع را جشن گرفتند که: «حمله هوایی اسرائیل، رئیس حماس را که در زیر اردوگاه پناهندگان پنهان شده بود، بیرون کشید». این مقاله که به نقل از منابع ارتش اسرائیل و بدون تایید منتشر شده است، سعی در توجیه بمباران بیمارستان‌های غزه توسط اسرائیل نیز دارد.

تیتر روزنامه «دیلی تلگراف» شرم‌آورتر بود. انگار آنها یادشان رفته که ذکر کنند فلسطینی‌ها در این حمله اصلاً کشته شده‌اند و فقط به ذکر کشته شدن یک «تروریست ارشد» بسنده کردند. آنها حتی شک داشتند که آیا این مکان یک اردوگاه پناهجویان است یا خیر.

چرا که نه؟ برای مطبوعات راست‌گرای استرالیا، مسلمانان همیشه متجاوز هستند. مستضعفان همیشه بخشی از توطئه‌های مفصل هستند. در واقع از دید آنها هیچ چیز آنطور که به نظر می‌رسد نیست؛ روشنفکران بیداری، مسئله گرمایش جهانی را برای توجیه تسلط کمونیست‌ها ابداع کردند، فلسطینی‌ها وانمود می‌کنند که در اردوگاه آوارگان آواره هستند تا وقتی اسرائیل آنها را منفجر می‌کند بد جلوه داشته باشد و هزاران ادعای واهی دیگر. در روزنامه‌های دست راستی با توجه به تمام ادعاهای «پوپولیستی» آنها، همیشه ثروتمندان و قدرتمندان قربانی محسوب می‌شوند و خوانندگان آنها از قبل آماده بلعیدن تبلیغات توطئه‌آمیز ارتش و دولت اشغالگر اسرائیل هستند.

اما، همانطور که شورش روزنامه‌نگاران در بنگاه خبری ABC نشان می‌دهد، این روش نخ‌نما تنها به راست افراطی محدود نمی‌شود. «درباره فلسطینی‌ها صحبت نکنید، در مورد حماس صحبت کنید». وقتی حماس حمله می‌کند، «تروریسم» انجام داده‌اند، اما وقتی اسرائیل غیرنظامیان را می‌کشد، این افراد به سادگی «در یک حمله‌هوایی کشته شده‌اند». مرگ برای کشته‌شدگان اسرائیلی یک تراژدی است که باید به تفصیل بررسی و بازگو شود اما مرگ فلسطینی‌ها فقط یک آمار و عدد است.

یک مثال قضیه را کاملا روشن می‌کند؛ برنامه ۷:۳۰ ABC عملاً به دستگاه تبلیغاتی نظامی اشغالگران اسرائیلی تبدیل شده است. این برنامه در طول این بمباران، فضایی برای سخنگویان رسمی و غیررسمی اشغالگران شد تا جنایات خود را انکار کنند. «ایهود اولمرت»، نخست‌وزیر سابق اسرائیل، از یک اتاق نشیمن در حومه آرام و سرسبز «تل آویو» درباره کشتار اسرائیل در بزرگترین اردوگاه آوارگان غزه گفت: «همه کسانی که در آنجا حضور داشتند بخشی از حماس و گروه جنگنده حماس بودند. آنها کشته شدند، اما غیرنظامیان بی‌گناه نبودند.»

ممکن است فکر کنید قصد شوخی دارم اما «سارا فرگوسن»، مجری برنامه، مهمان خود را با وجود این سخنان کاملاً دیوانه‌وار و برخلاف واقعیت، به چالش نکشید. در عوض، او از «اولمرت» دعوت کرد تا درباره رویکرد «بشردوستانه» ارتش اسرائیل و اینکه آنها چقدر با دقت و وسواس تأثیر اقدامات خود را ارزیابی می‌کنند، صحبت کند. آیا می‌توان تصور کرد که چنین مصاحبه‌ای با یکی از رهبران حماس انجام شود؟ یا با سخنگوی دولت روسیه؟

مصاحبه با «اولمرت» یکی از محرک‌های شورش داخلی در ABC بود. اما این اولین بار نبود که «فرگوسن» چنین هنری را به خرج می‌داد. هنگامی که بیمارستان «الاهلی» در غزه توسط اسرائیل بمباران شد، او به سخنگوی ارتش اشغالگران اجازه داد تا ده دقیقه بدون هیچ چالشی به دروغ توضیح دهد که فلسطینی‌ها این کار را خودشان کردند.

ارائه یک روایت «متوازن» و «بی طرفانه» از نسل‌کشی در غزه برای رسانه‌های غربی مضحک است: برای راستگویی و عینی بودن باید از اذعان به این شروع کنید که اسرائیل اشغالگر است و فلسطینی‌ها را سرکوب می‌کند. اما شبکه‌های خبری اروپایی و آمریکا هیچ تعادلی در این زمینه ندارند، این دستگاه‌های خبری به‌طور سیستماتیک و به‌طور پیوسته سخنان رژیم آپارتاید نسل کش و اشغالگر را ترویج می‌کنند.

روزنامه‌نگاران ABC در جلسه اخیر خود شکایت کردند که نمی‌توانند از زبان ساده و صادقانه مانند «تهاجم» یا «اشغال» برای توصیف رفتار اسرائیل استفاده کنند و حتی استفاده از کلمه «فلسطین» مشمول «ممنوعیت کامل» است.

در سال ۲۰۰۸ هنگامی که اسرائیل ۱۴۰۰ نفر از مردم غزه کشته شدند، یک مطالعه جامع در مورد پوشش «نیویورک تایمز» نشان داد که کشته‌ شده‌های اسرائیلی ۲۵ بار بیشتر از مرگ ۱۴۰۰ فلسطینی مورد پوشش قرار گرفته است. این درحالی است که فلسطینی‌ها به طور مداوم به عنوان متجاوزان به قدرتی معرفی می‌شدند که آنها را اشغال، محاصره و بمباران کرده است.

در کتاب «قلم‌ها و شمشیرها» نوشته «مردا دانسکی» در سال ۲۰۰۷ نشان داده شد که معتبرترین رسانه‌های ایالات متحده به‌طور مداوم در مورد فلسطین گزارش می‌کردند، به گونه‌ای که جنایات اسرائیل را به حداقل رسانده و دخالت ایالات متحده را پنهان کنند. کتاب «اخبار بد از اسرائیل» نوشته «گرگ فیلو» و «مایک بری» در سال ۲۰۰۴ نشان داد که مطبوعات بریتانیا هم تقریباً مشابه عمل می‌کنند.

چرا؟ البته اسرائیل یک ماشین تبلیغاتی پیچیده دارد که توسط نیروی وحشیانه‌اش پشتیبانی می‌شود. در حالی که اشغالگران قتل عام خود را انجام می‌دهند، ورود خبرنگاران خارجی به غزه ممنوع است. آنها روی «تپه شرم» در دو کیلومتری مرز صف می‌کشند تا گزارش‌های خود را ثبت کنند، با این حال ۴۰ خبرنگار در جریان بمباران و تهاجم به غزه کشته شده‌اند.

ارتش اشغالگران با سرعت و پیچیدگی فوق‌العاده‌ای، بیانیه‌های مطبوعاتی، تبلیغات ویدئویی و نشست‌های خبری را منتشر می‌کند. اندکی پس از انفجار بیمارستان «الاهلی»، ارتش اسرائیل ویدیوی قانع‌کننده‌ای تهیه کرده بود که ظاهراً ثابت می‌کرد موشک فلسطینی باعث این انفجار شده است. مدتی طول کشید تا برخی از روزنامه‌نگاران «نیویورک تایمز» به طور جامع ثابت کنند که این ویدئو کاملاً بی‌ربط است، «موشک نشان داده شده در نزدیکی بیمارستان نیست و نمی‌تواند باعث انفجار شده باشد». اما دیگر چنین خبرهایی مهم نیستند؛ چرا که تبلیغات اشغالگران کار خود را انجام داده و اکنون خبرگزاری‌ها با خوشحالی می‌توانند خط خبری اسرائیل را گزارش کنند.

با این حال ادعا این است که روزنامه‌نگاران برای ارائه «متعادل» و اعتماد به منابع «معتبر» آموزش دیده‌اند. اما یک سوگیری ذاتی نسبت به قدرتمندان در رسانه وجود دارد. ستمگران بنا به تعریف دارای «منابع معتبر» هستند: آنها دارای عناوین، مدارک تحصیلی، دفاتر بزرگ، مدال‌ها، تیم‌های پژوهشگران و ویراستاران ویدئو، آسایش و امنیت برای میزبانی و جذب مخاطبان هدف خود هستند.

هیچ دولت غربی به یک برنامه تلویزیونی «عمومی» که حقیقت کامل را در مورد علل و ماهیت ظلم اسرائیل به فلسطینیان می‌گوید، بودجه نمی‌دهد و مهم نیست که چقدر مدیران ارشد مطبوعات در آمریکا یا اروپا از یکدیگر انتقاد می‌کنند، آنها در نهایت در یک تیم هستند: دفاع از استعمارگران و اشغالگران.

کد خبر: 65369

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 6 + 3 =