یک شهروند همیشه میتواند به بهبود کیفیت زندگی خود و دیگر افراد جامعه از جمله معلولان کمک کند. اما کمک به یک معلول لزوماً به معنای گرفتن دست آنها یا رد کردن از خیابان نیست. برعکس، معلولان همواره از اجزاء فعال جامعه بوده و از حقوق شهروندی برخوردارند.
هر یک از ما به عنوان شهروندان جامعهای که در آن زندگی میکنیم، تعهد داریم تا یک جامعه متنوع و پذیرا را با هم بسازیم. یکی از راههای مهم برای بهبود سبک زندگی معلولان، همکاری و پشتیبانی افراد جامعه از یکدیگر است که معلولان هم شامل آن میشوند. آیا این همکاری لزوماً به معنای گرفتن دست معلولان است؟
قطعاً جواب من و بسیاری به این سؤال نه است، چون باید از فرصتهای مختلف برای افزایش اطلاعات و توجه به مسائل این افراد بهرهمند شویم. آگاهی از اینکه یک فرد معلول چه نیازهایی دارد و نحوه همکاری و همبستگی شهروندان با معلولان باید چطور باشد که آنها احساس آرامش جسمی و روحی بیشتری داشته باشند. بنابراین چنین همکاریای تنها به کمکهای فیزیکی محدود نمیشود، هرچند که بدون شک توجه به شرایط فیزیکی و کمکهای فیزیکی هم لازم است. بخش مهمی از موضوع بهطور خاص در ایجاد فرهنگ احترام، اعتبار و برخورداری از فرصت برابر استفاده از امکانات برای معلولان است. در چنین وضعی است که آنها وضع بهتری خواهند داشت و حضورشان در جامعه پررنگتر خواهد شد.
شهروندان میتوانند با ایجاد فرهنگی از همبستگی و درک، محیطی را فراهم کنند که به معلولان امکان مشارکت در امور اجتماعی را میدهد. اینکه مثلاً هریک از ما در زمانی که مشغول پارک خودروی خود هستیم، به جای تمرکز بر پارک کردن در اولین جای خالی ممکن، توجه داشته باشیم که آیا پارک ما در آنجا چقدر تردد افراد به ویژه معلولان را مختل میکند!
بسیاری از ما دیدهایم که افراد کمملاحظه روی خط عابر پیاده یا جلوی پارک منتهی به پیادهرو پارک میکنند. این کار عبور افرادی که ویلچر دارند یا از عصای سفید استفاده میکنند را به مخاطره میاندازد یا با دشواری بیشتری از افراد سالم روبهرو میکند. در چنین شرایطی شاید بد نباشد تلفن را برداریم، با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس بگیریم. از پلیس بخواهیم که با راننده آن ماشین تماس بگیرد تا مسیر تردد را باز کند. حتی اگر عجله داشته باشیم، انجام این کار در حین راه رفتن با برداشتن پلاک ماشین مورد نظر زیاد سخت به نظر نمیرسد. چه چیزی فوریتر و مهمتر از تأمین آسایش یک شهروند برای تماس با فوریتهای پلیسی وجود دارد؟
احتمالاً دیدهایم که نفر قبلی برف پاککن ماشینی را که در مسیر عبور پارک شده، به نشانه اعتراض از روی شیشه بالا آورده، مثل وقتی که قرار است شیشه پاک شود. شاید لازم است به جای تمرکز بر نیازهای فیزیکی، به نیازهای اجتماعی و روانی معلولان نیز توجه کنیم تا فرصتهای آنان در همه جوانب زندگی مدنی افزایش پیدا کند. همین رفتار ساده ما میتواند به یک معلول قوت قلب بدهد که بداند برای هر یک از ما مهم است و بدون اینکه کسی دستش را گرفته باشد یا حتی لمسش کرده باشد و او را دیده باشد، برای ایجاد آسایش او کاری کرده است.
افزایش آگاهی اجتماعی و افزایش تفاهم بین اعضای جامعه در خصوص نیازها و حقوق معلولان به عنوان یک شهروند وظیفه هر یک از ماست که با کارهایی ساده محقق میشود. همچنین، لازم است با رفتارهای ساده خود بر اهمیت ایجاد محیطهای دوستانه و شفاف برای همگان، از جمله معلولان توجه کنیم.
به هر حال مهم است که معلولان همبستگی جامعه با خود را بهگونهای از جامعه دریافت کنند که بدانند افراد به آنها احترام میگذارند، نه از روی ترحم بلکه بهخاطر حقوق انسانی و شهروندی از آنها حمایت میشود. این همکاری و همبستگی است که بیش از هر زمانی، نشانهای از پیشرفت و پختگی جامعه خواهد بود.
در عین حال از سازمانها و شرکتها بخواهیم که در فرایند استخدام به ایجاد فرصتهای برابر برای معلولان توجه ویژه کنند. همچنین باید برای این بخش از جامعه امکاناتی فراهم شود که مانند بقیه از خدمات اجتماعی استفاده کنند. در دورهای شعار شهرداری «تهران، شهری برای همه بود» که تا تحقق آن فاصله بسیاری داریم. زمانی میتوان گفت یک شهر برای همه است که امکان تردد که جزو حقوق شهروندان است برای همه فراهم باشد. یک دوره کف پیادهروها را برای استفادهکنندگان از عصای سفید مناسبسازی کردند، اما در همه شهر این اتفاق نیفتاد. بعد هم در فواصل مختلف کندن پیادهروها باعث تغییر سنگفرشها شد. بسیاری از ما دیدهایم که در معابری سنگفرش ویژه افراد دارای عصای سفید ناگهان تغییر میکند. در مناطق مختلفی از شهر هم چراغهای عابر ویژه افراد نابینا نصب شده که در مواردی دچار اشکال هستند. این سؤال پیش میآید که بقیه شهر چه؟
یا حتی وسایل نقیله عمومی و ایستگاهها چقدر برای تردد معلولان مناسبسازی شده است؟
سینما و تئاتر که دیگر جزو امکانات رفاهی لاکچری محسوب میشود، وقتی امکان تردد این قشر مظلوم و پر اهمیت فراهم نیست.
دستآخر اینکه هر یک از ما باید همیشه به یاد داشته باشیم که حمایت از معلولان نهتنها نیاز آنهاست، بلکه سرمایهای است که به تنوع و غنای زندگی اجتماعی میافزاید. در چنین شرایطی همکاری به جایی خواهد رسید که همه شهروندان بتوانند با احترام به تفاوتها، بخشی مؤثر و مفید از جامعه باشند.
نظر شما