در این گزارش سعی شده کمتر از مشاهدات استفاده شود، زیرا هر یک از ما که در شهرهای مختلف ایران زندگی میکنیم و هر روز چیزهایی میبینیم که مختص خودمان است.
شهرام مبصر یکی از معلولان است و در حوزه حقوق این افراد هم فعالیت میکند. شهرام میگوید: «۱۸ سال داشتم، در رشته برق قدرت تحصیل کرده بودم، کوهنوردی و طبیعتگردی میکردم و ورزشکار و بدنساز بودم. اما در یک لحظه که خودم دخالتی در آن نداشتم دچار حادثه و ضایعه نخاعی شدم که باعث شد ۲۷ سال اخیر را با ویلچر و عصا تردد کنم.»
او سالهای بعد از آن حادثه را یکی از چالشهای زندگیاش میداند و ادامه میدهد: «پس از آن چهار سال دچار افسردگی مزمن بودم، از خانه بیرون نمیرفتم. در آستانه ۱۸سالگی و کنکور، شرایطی را تجربه کردم که در آن همه آینده، آرزوها و آمالم را در یک جفت پای سالم میدیدم.»
شهرام صحبت در مورد روزهایی که پشت سر گذاشته را ضروری میداند و ادامه میدهد: «چون نمیخواهم افرادی که هر لحظه ممکن است با اتفاقی شبیه خودم دست و پنجه نرم کنند و توقع آن را نشته باشند، سالهای ارزشمند عمر خود را هدر دهند و پس از مدتی تازه شروع به جنگیدن و ساختن دوباره زندگیشان کنند. خودم در آن چهار سال واقعاً شرایط سختی را تجربه کردم و در مسیر قهقرا بودم. طوری که انگار دیگر نمیتوانستم به زندگی ادامه دهم. حرفم از آگاهی و اطلاعرسانی است نه لبگزیدن. چه بسا اگر قبلاً از اتفاقاتی که در انتظارم است اطلاع داشتم زودتر به زندگی برمیگشتم.»
شهرام معتقد است: «تصویری که از معلولان وجود دارد اغراقآمیز است؛ چراکه آنها هم قدیس و معصوم نیستند که با بال به تصویر کشیده میشوند، یا با کلمات مختلفی مانند: توانیاب، توانمند، مددجو، مددکار و... در موردشان صحبت میشود. پیشنهاد میکنم براساس آخرین پیشنهاد سازمان بهداشت جهانی who به آنها افرادی دارای معلولیت گفته شود.»
شهرام حتی از این تفکر مسموم هم که فردی به خاطر دروغ، کار بد یا گناهی که مرتکب شده دچار معلولیت شده گلایه دارد و میگوید: «باید از تصور جامعه پاک شود که فردی به این دلایل دچار معلولیت شده است. اگر چنین باشد باید در عدالت خدا شک کرد یا حتی اینکه فرد معلول در عقوبت کارهای زشت و گناهان خود یا والدینش در دنیا تقاص پس میدهد. معلولیت شاید یک بدشانسی باشد که همه افراد جامعه را با احتمالی برابر تهدید میکند. آدمهایی را میشناسم که وقتی از خیابان رد میشدند تصادف آنها را ویلچرنشین کرد یا حتی زمین خوردهاند و دچار ضایعه نخاعی شدهاند.»
بعد از پیشنهاد شهرام برای کلمه مناسب در مورد افرادی که از ویلچر و عصای سفید استفاده میکنند یا بهواسطه شنوایی و دیگر تفاوتهای جسمی مشهود در دسته افراد دارای معلولیت قرار میگیرند در ادامه گزارش از همین واژه برایشان استفاده میکنیم.
شهرام در مورد اینکه چطور میتوان به سبک زندگی و روزمره افراد دارای معلولیت، کمک کرد، میگوید: «اتفاقاً بهتازگی فیلمی در اینستاگرام منتشر کردم که به همین موضوع مرتبط است. وقتی افراد غیرمعلول با سبک زندگی و روزمرگی یک فرد دارای معلولیت آشنا شوند ناخواسته میآموزند چطور میتوانند کمک کنند. سبک زندگی دیگران، زندگی را برای افراد دارای معلول سخت میکند چون آنها با موضوع آشنایی ندارند. اما همین که میبینم موضوع به دغدغه افراد غیرمعلول جامعه تبدیل شده به نحوی که بیش از ۶۰ نفر آن را به اشتراک گذاشتند و بهصورت خصوصی برایم بازخورد دادند مایه خوشحالی است.»
او در مورد نقش جامعه برای آگاهیبخشی مدنظرش بر این باور است که متاسفانه جامعه آمادگی پذیرش حرفهایش را ندارد. همیشه افراد فکر میکنند معلولیت، بیماری و حادثه برای خانه همسایه است یا تصادف اتفاق میافتد و باعث معلولیت ساکنان خانه همسایه میشود. همیشه برای خودمان بهترین انتظارها را مثل رتبه خوب کنکور، گنج و شغل خوب و امثال اینها داریم.
او در مورد نقش خانواده نیز نظر مشابهی دارد و ادامه میدهد: «در تربیت خانوادگی گفته میشود، زندگی جاده پرپیچ و خمی است که اتفاقات زیادی در آن میافتد و در سرانجام این راه پر از سنگریزه گنج پیدا میشود، اما نمیگویند ممکن است راه سد شود یا اتفاق بدی بیفتد. همین اتفاق برای خود من و بسیاری افتاده؛ در حالی که نقشههای بزرگی در سر داشتیم، در اثر یک حادثه دچار معلولیت شدیم.»
شهرام اینها را میگوید و ادامه میدهد: «نگران واکنش دیگران نیستم، چون واقعیت این است که جادهها، خیابانها، آسانسورها، کارگاهها و البته خودروهایی که تولید میشود استاندارد نیست. همین غیرایمن بودن، تلفات و معلولیت ایجاد میکند. جوری که تعداد تلفات جادهای رقم قابل توجهی را در بر میگیرد، مثلا چند سال پیش معلولیت ناشی از تصادفات ۳۰۰ هزار نفر در سال بود. پیش آمده که افراد به قصد سفر و خوشگذرانی بار و بندیل خود را بستهاند و با خانواده یا دوستان راهی شدهاند، اما در پایان با معلولیت و نقص عضو به خانه بازگشتهاند.»
این فعال حقوق افراد دارای معلولیت، احتمال میدهد بعضیها که حرفهایش را میخوانند بگویند چرا اینقدر منفی نگاه میکنی؟ یا مثلاً قانون طبیعت است؛ وقتی منفی حرف بزنی اتفاقات بد و انرژی منفی برای تو جذب میشود. اما او معتقد است: «حرفم این است که اگر خدای ناخواسته اتفاقی که منجر به معلولیت میشود برای یکی افتاد چقدر آمادگی پذیرش دارد؟ متأسفانه معترضان به این فکر نمیکنند که خطر بیخ گوش همه است و من فقط میخواهم آگاه باشند.»
او در ادامه پاسخ به اینکه قوانین در تسهیل سبک زندگی برای افراد دارای معلولیت چطور عمل میکند، میگوید: «قوانینی داریم و قطعاً افراد دارای معلولیت هم دوست دارند خودشان بتوانند فعالیت، ورزش و تفریح کنند و بدون اینکه محدودیت فیزیکی مانعی برایشان ایجاد کند به کارهای روزمره خود بپردازند. چون افراد معلول هم مانند دیگر شهروندان عوارض و مالیات پرداخت میکنند و اگر خانهای عوض کنند تا ریال آخر مالیات را میپردازند، در معامله ماشین هم همینطور و حتی در چک حقوقی که دریافت میکنند مانند بقیه افراد پس از کسر مالیات حق استفاده از حقوق دریافتیشان را دارند. بنابراین ما نیز حق داریم مانند دیگر افراد از موهبت و امکانات شهری استفاده کنیم. بهطور مستقل به پارک، سینما و فضای سبز برویم و تفریح کنیم و برای پیدا کردن کار وارد ساختمان شویم. از سیستم حملونقل عمومی مثل بی آر تی، مترو و تاکسی استفاده کنیم. به ترهبار برویم و خرید کنیم.»
او نقص را در قوانین موجود نمیداند، بلکه میگوید: «متأسفانه قوانینی وجود دارد که به تصویب مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان رسیده، اما نظارتی بر اجرایشان نیست. سازمان برنامه و بودجه میگوید پول نداریم، پس نمیتوانیم اجرا کنیم. حتی شورای شهر هم که بودجهای برای مناسبسازی معابر و آسانسورهای مترو در نظر گرفته، با اجرا نشدن موارد در واقع دهنکجی به قوانین و افراد دارای معلولیت میکند. اکنون جاهای بسیاری برای افراد دارای معلولیت دسترسپذیری ندارد. البته گاهی شاهدیم که بهصورت نمادین معابر مناسبسازی شدهاند. مثلاً در شهرداری تهران گفته میشود ۲۰۰کیلومتر معبر مناسب برای تردد افراد دارای معلولیت ایجاد شده، اما نمیگویند این ۲۰۰کیلومتر در کجای تهران واقع شده است.»
ساختمان مناسب برای افراد دارای معلولیت
رامین بهروزی فرزام که به عنوان مهندس معماری طراحی، اجرای پروژههای ساختمانی در نقاط مختلف شهر را برعهده داشته با تأکید بر اهمیت اجرای قوانین و استانداردهای ساختمانی و شهرسازی بهگونهای که تمامی افراد به راحتی بتوانند از فضاهای شهری استفاده کنند، میگوید: «قوانین و مقرراتی در مورد طراحی و اجرای ساختمان مناسب برای افراد دارای معلولیت، وجود دارد و سعی میشود در ساختمانهای جدید حداقلهایی در مورد رمپ، سرویس بهداشتی رعایت شود. اما رعایت موارد در ساختمانهای کوچک ممکن نیست، چون گردش ویلچر در مسیر یا سرویس بهداشتی فضایی میخواهد که سازندگان ممکن است آن را حذف کنند و به فضای قسمتهای دیگر اضافه کنند. حتی مواردی پیش آمده که نقشهای طبق قوانین و ساختمانی مناسب برای همه افراد به کارفرما دادهایم، اما او درخواست نادیده گرفتن ظوابط و حذف برخی نکات را داده و ما هم مجبور به تغییر نقشه شدهایم.»
بهروزی فرزام ادامه میدهد: «با درک چالشها و راهکارهای زندگی شهری افراد دارای معلولیت، ضوابطی داریم که خیلی جدی گرفته نمیشود. مثلا شیب پارکینگ ۱۶درصد است در حالی که شیب رمپ ۸درصد است. پس برای رسیدن به آسانسور نمیشود از رمپ پارکینگ استفاده کرد، اما در بعضی ساختمانها برای رسیدن به آسانسور یا باید از پله بالا رفت یا از شیب غیراستاندارد پارکینگ پایین آمد که برای افرادی که از ویلچر استفاده میکنند ممکن نیست. یا مثلاً در مورد سرویس بهداشتی که باید فرنگی باشد و علاوه بر آن فضایی بزرگتر وجود داشته باشد تا فرد دارای معلولیت با گرفتن دستگیره بتواند از ویلچر روی توالت فرنگی بنشیند و برعکس.»
با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرید
در این میان سرهنگ احسان مؤمنی، معاون عملیات راهور تهران بزرگ هم بر فرهنگسازی تأکید دارد و آن را مؤثرتر از قوانین میداند. او میگوید: «از نظر قانون افراد دارای معلولیت هم مانند عابران پیاده، رانندگان و موتورسواران از جمله کاربران ترافیکی هستند. بهطور معمول پلیس مکلف است خدماتی بدهد که همه کاربران ترافیکی تردد راحتتری در شهر داشته باشند.
علاوه بر این پلیس پلاک وِیژه معلولان و پارک ویژه معلولان در محلهایی که افراد دارای معلولیت تردد بیشتری دارند، مانند حوالی داروخانهها، بیمارستانها و جای پارک مخصوص معلولان و جانبازان در نظر گرفته است. توقف هرگونه خودرو در محل پارک معلولان ممنوع است حتی اگر آن محل خالی بماند، کسی حق پارک در آنجا را ندارد و همکاران من موظف به پاکسازی دائم این اماکن هستند.»
درعین حال معاون عملیات پلیس راهور تهران با توجه به اصول اخلاقی به شهروندان توصیه میکند: «حتی اگر جای پارک نبود در محل پارک معلولان توقف نکنند. آنها میتوانند خودرویشان را چند کوچه بالا یا پایینتر پاک کنند و با پیاده برگردند. اما معلولان و جانبازان عزیز ممکن است در مسیر بازگشت مخاطراتی برایشان وجود داشته باشد. هدف از در نظر گرفتن جای پارک مخصوص هم به حداقل رساندن مخاطرات بوده است.»
مؤمنی یادآور شد: «اگر افراد معلول یا حتی افرادی که دارای معلولیت نیستند، مشاهده کردند خودرویی که پلاک ویژه معلولان ندارد در چنین جایی پارک کرده میتوانند با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرند و شماره پلاک را اعلام کنند تا همکارانم نسبت به تماس با راننده موردنظر و اعمال قانون، اقدام کنند. این رفتار یک برخورد قانونی است و عامل فرهنگسازی هم میشود. چون شهروندان به موضوع حساس میشوند و فکر میکنند و هم خود و هم دیگران را درگیر موضوع میبینند.»
نویسنده: شاهد حلاجنیشابوری
نظر شما