گنجاندن تاریخ یک زندگی در چمدان

مهاجرت کردن پدیده‌ای دیرین در زندگی بشر محسوب می‌شود و در دوران مختلف به شکل‌های گوناگون انجام شده است. مدخل مهاجرت در لغت‌نامه دهخدا چنین توضیحی را دربرمی‌گیرد: مهاجرت . م ُ ج َ / ج ِ رَ ] (از ع، اِمص) ترک کردن دوستان و خویشان و خارج شدن از نزد ایشان یا فرار از ولایتی به ولایت دیگر از ظلم و تعدی (ناظم الاطباء). بریدن از جایی به دوستی جایی دیگر. ترک دیار گفتن و در مکان دیگر اقامت کردن. بررسی این پدیده و اثرات ناشی از آن دیگر جزو ملزومات زندگی نوین است.

امروزه مهاجرت اتفاقی است که با معنی قدیمی آن تفاوت‌های زیادی دارد. هرچند این دو مفهوم در بنیان با هم اشتراک دارند و به دنبال رسیدن به شرایط بهتر صورت می‌گیرند. به‌طور کلی مهاجرت به چند دلیل اتفاق می‌افتد؛ زمانی که فرد دچار مشکلی در مبدأ است. یعنی شرایط زندگی او به نحوی است که در عذاب و ناراحتی به‌سر می‌برد. در چنین شرایطی فرد تصمیم می‌گیرد با تغییر مکان زندگی خود، اوضاع بهتری برای خود رقم بزند. مواقعی نیز وجود دارد که فرد از سطح زندگی خوبی برخوردار است و مشکلی ندارد، اما در پی موقعیت‌های بهتر و تنوع اقلیمی و شغل با درآمد بیشتر رحل اقامت در سرزمینی دیگر می‌افکند.

مهاجرت شغلی، تحصیلی، فرار مغزها و پناهجویی از انواع مهاجرت است که امروزه در دنیا رواج دارد. بعضی از این انواع دارای بار منفی و وضعیت بعدی متزلزل هستند و ممکن است فرد مهاجر را در شرایطی قرار دهند که مجبور باشد به چیزهایی ناخواسته تن بدهد.

بیم‌ها و امیدها

رصدخانه مهاجرت ایران آخرین آمار مهاجرت ایرانی‌ها را ۶۵ هزار نفر در هر سال عنوان می‌کند. از طرفی کوچ هر ایرانی بیانگر خروج ۱۲۰ هزار دلار از کشور است. آمار مهاجرت در طول سال‌های آینده و با ثبت خروجی‌های تازه، افزایش خواهد یافت. در میان این مهاجران بدون شک متخصصان زیادی هستند که از دست دادن تخصص آن‌ها برای کشور ضربه‌ای جبران‌ناپذیر است. در سال گذشته بیش از ۸۰۰ ماما به خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند. به گفته رئیس کمیسیون بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مجلس شورای اسلامی آمار مهاجرت پزشکان متخصص و فوق‌تخصص طی دو سال اخیر به ده هزار نفر رسیده که این می‌تواند ما را در بسیاری از رشته‌های تخصصی و فوق‌تخصصی در سال‌های آینده از نیروی انسانی خالی کند.

برای تحصیل و به شکوفایی رسیدن یک متخصص هزینه، انرژی و زمان زیادی از سوی خود فرد، خانواده و دولت صرف شده است. حال در زمان بهره‌برداری از آن هزینه‌ها، مهاجرت متخصص به معنای بی‌اثر شدن همه تلاش‌هاست. متخصصان در پی شرایط شغلی بهتر و حقوق و مزایای بالاتر می‌روند، بنابراین تأمین شرایط مطلوب زندگی برای آن‌ها می‌تواند روند این مهاجرت را کاهش دهد. پناهجویی نیز از جمله انواع مهاجرت است که بار منفی برای کشور مبدأ دربر دارد.

مجموع همه این‌ها نشان می‌دهد که ایجاد شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مطلوب و فراهم کردن شرایط آسایش کمک می‌کند که افراد کمتر تصمیم به ترک وطن بگیرند و از تخصص خود برای خدمت به هموطنان خود استفاده کنند.

تأثیرات مثبت و منفی مهاجرت

مهاجرت به هر دلیلی که اتفاق بیفتد تأثیرات بعد از آن بر زندگی فرد مهاجر انکارناپذیر است. هر فردی که به مکانی جدید هجرت می‌کند، چیزهای بسیاری در مبدأ جامی‌گذارد و چیزهای جدیدی در مقصد به دست می‌آورد.

وجوه مثبت مهاجرت این است که فرصت‌های جدیدی برای رشد و توسعه فردی مهاجر و اطرافیان او ایجاد می‌کند. مهاجرت می‌تواند به اعضای خانواده فرد مهاجر کمک کند تا زبان جدیدی یاد بگیرند، با فرهنگ‌های جدید آشنا شوند و دیدگاه‌های جدیدی نسبت به دنیا پیدا کنند. همچنین، دوستان و همکاران فرد مهاجر از این طریق با افراد جدیدی آشنا می‌شوند، روابط بین‌فرهنگی خود را گسترش می‌دهند و مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود می‌بخشند.

تأثیرات حضور مهاجران در اقتصاد کشور مقصد نیز بسیار مهم است. مهاجران اغلب نیروهای کار ماهری هستند که می‌توانند به رشد اقتصادی منطقه کمک کنند. همچنین، ایجاد تنوع فرهنگی و یک جامعه پویا و چندفرهنگی از نتایج حضور آن‌هاست.

اما باید به اثرات منفی مهاجرت نیز توجه کرد. چیزهایی که ممکن است روند زندگی آدمی را دچار تحولات زیادی کند و در بعضی مواقع از او شخص جدیدی بسازد. سرزمینی که در آن زندگی می‌کنیم، جدایی از خانواده، دوری از حلقه دوستان، محیط زندگی و فرهنگ پارامترهایی هستند که بر تمام ابعاد زندگی آدم اثر می‌گذارند. این امر می‌تواند برای مهاجر، اعضای خانواده و دوستان او دشوار باشد و احساس غم، اندوه و تنهایی را دوچندان کند.

همچنین، مهاجرت می‌تواند منجر به افزایش استرس و اضطراب شود. این امر به ویژه در مورد اعضای خانواده فرد مهاجر که به‌طور مستقیم با خلأ حضور او مواجه‌اند، محسوس است. حتی نوع مهاجرت در بروز اضطراب ناشی از رفتن مهاجر مؤثر است. مهاجرت قانونی و با برنامه منطقی میزان استرس کمتری نسبت به مهاجرت‌های غیرقانونی و نامنتظره دارد. از طرفی میزان استحکام روابط میان‌فردی بین خانواده و دوستان مهاجر اهمیت زیادی دارد. افرادی که روابط صمیمانه و محکمی با جامعه ارتباطی خود دارند، بعد از مهاجرت نیز قادر به کنترل بیشری بر اوضاع هستند و از پیشینه حمایتی و عاطفی روابط خود به عنوان سرمایه‌ای برای مدیریت شرایط جدید یاری می‌گیرند. مسئله دیگر خصوصیات فردی مهاجر و اطرافیان اوست. افرادی که به لحاظ حسی و منطقی منعطف‌تر، بالغ‌تر و مستقل‌تر هستند، راحت‌تر با این موضوع کنار می‌آیند و با درک متقابل به بهبودی شرایط هم کمک می‌کنند. اما افراد وابسته و غیرمنطقی با تکانه‌های شدید حسی و فرافکنی، فرد مهاجر را در سرزمینی دیگر دچار عذاب وجدان و پشیمانی می‌کنند. در چنین شرایطی جامعه‌پذیری و انطباق مهاجر در جامعه جدید بسیار دشوار خواهد بود. شاید در مواقعی نیاز به کمک گرفتن از روان‌درمانگر نیز باشد.

راهکارهای مواجهه با اثرات منفی مهاجرت

وضعیت مهاجرت همیشه ایدئال نیست و نمی‌توان انتظار داشت فقط اثرات مثبت داشته باشد. به همین منظور برای کم کردن اثرات منفی آن باید تمهیداتی اندیشید و راهکارهایی را مدنظر قرار داد. از جمله این راهکارها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

برقراری مکالمه هدفمند قبل از مهاجرت: لازم است تا فرد مهاجر با افرادی که به هر نحوی با او در ارتباط هستند و قرار است بعد از مهاجرت هم این ارتباط را ادامه دهند (خانواده، دوستان، همکاران و...) صحبت کند. او باید در مورد روند پیشروی امور سفر خود، احساساتش، اهدافش از رفتن، دادن اطمینان خاطر در مورد اینکه قرار نیست تعلقات عاطفی و سرزمینی خود را فراموش کند و بررسی امکان دیدار مجدد حرف بزند و نظرات اطرافیان خود را نیز بشنود. در صورتی که مخالفت یا سنگ‌اندازی از جانب اطرافیان وجود دارد سعی در حل آن داشته باشد تا بعداً این موضوع ابعاد گسترده‌تری پیدا نکند.

ارتباط منظم بعد از مهاجرت: فرد مهاجر باید بخشی از زندگی بعد از رفتن خود را به اطرافیان خود در جامعه مبدأ اختصاص دهد. او باید این شرایط را درک کند که اطرافیان نگران او هستند و نیاز دارند مدام از او خبر داشته باشند. شاید بعد از مدتی این کار برای مهاجر وقت‌گیر باشد و در میان روزمرگی‌ها فرصت کمی برایش داشته باشد، اما در انسجام روابط او بسیار مؤثر است.

تجربه‌ زیسته

تصویر «س.ح» بعد از چهار سال زندگی کردن در یک کشور اروپایی شنیدنی است. او به قصد تحصیل رفته و حالا در مراحل پایانی دوره دکتراست. «س» احوالات قبل از مهاجرت خود را که یک‌سره ناشی از شنیده‌ها و دیدن عکس‌ها و فیلم‌ها بوده، در چیزی که بعد از ورود به مقصد با آن مواجه شده بسیار ناکافی می‌داند. در این رابطه می‌گوید: «چیزی که من بعد از ورودم با آن روبه‌رو شدم، مانند ضربه‌ای تکان‌دهنده بود. نه از این نظر که بدتر یا بهتر از تصوراتم باشد، بلکه از این جهت که جهانی متفاوت از چیزی که در ذهنم بود دیدم. واقعی شدن زندگی و زیستن به دور از تصورات باعث می‌شد پذیرش شرایط برایم دشوارتر باشد. به همین خاطر به همه کسانی که می‌خواهند مهاجرت کنند، پیشنهاد می‌کنم خیلی به حرف‌های دیگران توجه نکنند، چون هر آدمی روحیات خاص خودش را دارد و ممکن است یک چیز خوب از نظر من برای تو بد باشد. بنابراین بیشتر از دنبال حرف دیگران بودن به بهبود شرایط خود بپردازید. شرایطی مانند یادگیری زبان، مطالعات تخصصی، تمرین صبر و استقامت و انتخاب هدف‌های کوچک و قابل دسترسی.»

این مهاجر درباره تأثیرات مهاجرت بر زندگی خود و اطرافیانش می‌گوید: «ماه‌های اول سخت‌ترین و طولانی‌ترین دوران زندگی من و خانواده‌ام بود. دچار بیماری دوری از خانه (هوم سیک) شده بودم، از طرفی نمی‌توانستم همه احساس خودم را به خانواده‌ام انتقال دهم. برای بهتر شدن، هرروز تلاش می‌کردم. درس خواندن و حرف زدن با خانواده و دوستان باعث می‌شد کمی شرایط راحت‌تر شود. آن‌ها از دور هم حامیان خوب و محکم من بودند و من هم سعی می‌کردم این نقش را برای آن‌ها که با جای خالی من دست‌وپنجه نرم می‌کنند، ایفا کنم.»

در نهایت «س» خویشتن‌دار بودن، صبوری، مطالعه، ایجاد روابط جدید و شروع به جامعه‌پذیری را از دلایل ساختن یک زندگی سالم در کشوری غریبه می‌داند و ادامه می‌دهد: «به همه این‌ها دژ محکم خانواده و دوستان خود را اضافه کنید. در چنین شرایطی آدم می‌فهمد که آن‌ها سرمایه‌های زندگی‌اش هستند و در مواقع سختی می‌تواند از پتانسیل‌شان بهره‌مند شود.»

اعضای خانواده‌ای که حالا در استرالیا زندگی می‌کنند، به شکلی غیرقانونی و به منظور پناهجویی مهاجرت کرده‌اند. آن‌ها در شرایط روحی مناسبی نیستند. بعد از گذراندن راه طولانی و سخت و ناامن، ماه‌ها در کمپ‌ مانده‌اند و بعد از آن هم شرایط شغلی و زندگی خیلی خوبی ندارند. یکی از آن‌ها می‌گوید: «همه فکر می‌کنند همین که از ایران خارج شوند، برای‌شان فرش قرمز پهن کرده‌اند و بهترین امکانات را در اختیارشان قرار می‌دهند. در حالی که اینطور نیست و واقعیت مانند پتکی توی سر آدم می‌خورد. اینکه باید از راه‌های ترسناک عبور کنی و اصلاً ندانی چه در انتظار تو و عزیزانت است. اینکه در کمپ‌های نامناسب ماه‌ها منتظر بمانی تا شرایطت را بررسی کنند و در نهایت جواب بدهند. همه این‌ها تلخ و سخت است و خیلی وقت‌ها آدم با خودش می‌گوید کاش همین سختی‌ها را در کشور خودمان تحمل می‌کردیم و زندگی را می‌ساختیم.» عضو دیگر این خانواده در ادامه می‌گوید: «کاش در ایران زمان بیشتری صرف می‌کردیم و از طریق قانونی می‌آمدیم. پناهجویان شرایط خوبی ندارند و نمی‌توانند ادعایی هم داشته باشند، چون به محض اعتراض کردن با این جمله مواجه می‌شوند که اگر نمی‌خواهی به کشور خودت برگرد.»

کد خبر: 67386

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 12 =