۲۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۰
کد خبر: 61205
باید و نبایدهای کار گروهی

در این دنیای در حال تغییر، تیم‌ها به‌دلایل متفاوتی تشکیل می‌شوند و همواره موجی از انسان‌ها یا در حال پیوستن به تیم و یا در حال جدایی از آن هستند. وظیفه مربی یک تیم، شناخت مهارت‌های تیمی، ایجاد هماهنگی و حفظ محوریت غالباً دریک محدوده زمانی فشرده است. به‌رغم آنچه که تا به‌ حال به آن پرداخته شده، اغلب تیم‌ها به‌ندرت به‌صورت کارآمد و یا طبق برنامه عمل می‌کنند. برای ساخت یک تیم، اطلاعات قابل‌دسترس فراوان است و بیشتر آن‌ها به این منظور طراحی شده‌اند که به افراد امکان شروع همکاری را بدهند. 


تعریف کار گروهی
گروه از افرادی تشکیل می‌شود که با مشارکت یکدیگر، برای انجام کار یا رسیدن به هدف مشخصی تلاش می‌کنند. یک تیم شامل دو یا چند نفر است که نقش‌های مشخص دارند، کارهایی را انجام می‌دهند که به یکدیگر وابسته هستند، می‌کوشند خود را با یکدیگر تطبیق دهند و یک هدف مشترک را دنبال می‌کنند. کار گروهی به ویژگی‌های نگرشی و رفتاری اعضای گروه برمی‌گردد و با چگونگی تشکیل گروه‌ها، ساختار، فرایند و نحوه‌ عملکرد آن‌ها ارتباط دارد. گروه یکی از رایج‌ترین الگوهای ساختار نیروی انسانی در هر سازمان است و بنابراین مطالعه‌ گروه و تعریف کار گروهی برای مطالعه‌ رفتار سازمانی از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از معیارهایی که برخی کشورهای توسعه‌یافته را از کشورهای در حال توسعه مجزا می‌کند، فرهنگ گروهی کار کردن است. در برخی کشورهای توسعه‌نیافته و یا کمتر توسعه‌یافته، افراد علاقه‌ای به فعالیت‌های گروهی ندارند و همین امر سبب می‌شود علاوه بر صرف انرژی بیشتر، کارها با کیفیت پایین‌تری انجام پذیرد. اصولاً جهت رسیدن به یک جامعه کارآفرین، رشد فعالیت‌های گروهی نیز ضروری است و بدون این ویژگی‌، کارآفرینی در جامعه فراگیر نخواهد شد.

سختی‌های مسیر
کار گروهی مانند بسیاری از جنبه‌های زندگی، در تسلط پیدا کردن بر مجموعه‌ای از رفتارها خلاصه می‌شود که از لحاظ نظری در ابتدا ساده به‌ نظر می‌رسند، اما با گذشت زمان، عملی کردن آن‌ها سخت می‌شود. تنها گروه‌هایی به موفقیت می‌رسند که بتوانند بر تمام گرایش‌های رفتاری نابودکننده انسانی غلبه کرده و مانع سیاست‌های مولد نواقص درون آن‌ها شوند. آنچه واقعیت دارد این است که شما بدون بازیکنان بزرگ نمی‌توانید یک تیم بزرگ بسازید. این یک حقیقت است. همان‌طور که این قول مشهور می‌گوید: «می‌توانید با بازیکنان خوب ببازید اما نمی‌توانید بدون آن‌ها برنده شوید.» بنابراین چطور بازیکنان خوب را به‌دست می‌آورید؟ در همین رابطه، چگونه می‌خواهید بازیکن بهتری شوید؟ وقتی صحبت از داشتن نفرات خوب در یک تیم است، واقعاً دو گزینه بیشتر پیش‌رو نداریم؛ یا آن‌ها را تربیت کنیم و یا با افرادی دیگر جایگزین‌شان کنیم. یا از بازیکنانی که هم‌اکنون در اختیار دارید قهرمان می‌سازید و یا بیرون رفته و افرادی درخور قهرمانی استخدام می‌کنید و آن‌ها را به تیم می‌آورید.

سود حاصل از کار تیمی
وقتی فرد به‌عنوان عضوی فعال در تیم دیده می‌شود احساس می‌کند از او قدردانی شده و مزایای غیرعینی همچون حس خشنودی، خودارزشمندی و خرسندی در او ایجاد می‌شود. این امر باعث تحریک، حس موفقیت و یادگیری فکری می‌شود. پس فرد باید حس مفید بودن در تیم را به‌خوبی درک و احساس کند، و این فقط از راه ایجاد «فرهنگ کار گروهی» امکان‌پذیر است.
سازمان از خلاقیت و بازده بالایی که تیم فراهم می‌کند سود می‌برد. تیم سالم به این معناست که کارکنان به کار گرفته شده‌اند و یک فرهنگ کاری در حال جنبش وجود دارد. همچنین به‌معنای این است که افراد تعامل بیشتری با هم دارند، که این خود به انجام کارآمدتر کارها و تحریک نوآوری و خلاقیت کمک می‌کند. سازمان با داشتن افراد سالم و همکاری‌هایی که از طریق فعالیت‌های داوطلبانه، رویدادهای اجتماعی و ایجاد زیرساخت‌های حمایت‌گر زمان و انرژی‌شان را برای زیست بهتر صرف می‌کنند، ارتقای زیادی را تجربه می‌کند.
کار تیمی به این معنا نیست که همه‌ افراد همه‌ کارها را با هم انجام دهند. برای این کار لازم است سازماندهی انجام شود و هر پروژه به اجزای سازنده‌اش خرد شود. سپس مشخص شود که هر شخص مطابق با تخصص، علاقه و دسترسی که دارد باید کدام کار را انجام دهد. در تجزیه هدف اصلی به اهداف و کارهای کوچک‌تر بسیار مهم است که بتوانید رابطه خوبی بین اهداف بزرگ تا کوچک برقرار کنید و آن‌ها را به خوبی سازماندهی کنید.

چالش‌های کار گروهی
بسته به نوع گروه و البته مسیر اهداف یا نوع سازمان چالش‌های پیش روی کار گروهی می‌تواند متفاوت باشد. با این همه یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در برخی شرکت‌های ایرانی عدم اعتماد است که شاید ریشه اصلی آن در خود مدیریت باشد. برای ایجاد اعتماد باید از خودمان شروع کنیم و هزینه کسب اعتماد دیگران را بپردازیم. وقتی به‌صورت فردی و مستقل کار می‌کنید، عادت دارید که جداگانه تصمیم بگیرید و وظایفی را که شرکت از شما انتظار دارد تنهایی انجام می‌دهید، اما وقتی با تیم کار می‌کنید، باید به هم‌تیمی‌های خود اعتماد کنید و به آن‌ها اجازه دهید تا نظرشان را بیان کنند. آن‌وقت می‌توانید با مشارکت هم، به نتیجه و تصمیم واحدی برسید. از طرفی درگیری و تنش یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های پیشِ‌روی هر تیم است. درگیری یا اختلاف دیدگاه می‌تواند سالم باشد و اگر مدیریتِ دقیق و درستی باشد، بحث‌های مفیدی را شکل می‌دهد و به نتایج خوبی ختم می‌شود. درگیری می‌تواند باعث شود که افراد متفاوت فکر کنند و دانش و بینش خود را گسترش دهند. این‌جاست که نوآوری رخ می‌دهد.
اما تنش‌های بین ‌تیمی اگر به‌درستی کنترل نشوند، می‌توانند برای تیم یا کل شرکت بحران ایجاد کنند. وقتی آدم‌ها توان گفت‌وگو را از دست بدهند و شنونده نباشند، درگیری‌های بین اعضای تیم به قهر و اختلاف و مشکلات بزرگ‌تر می‌انجامد. برخی کارمندان وقتی تیمی عمل می‌کنند، عملکرد بهتری دارند و برخی دیگر وقتی تنهایی کار می‌کنند بازدهی‌شان بالاتر می‌رود. یک علتش ممکن است تعیین درست اهداف باشد. وقتی تنهایی کار می‌کنید، می‌توانید به‌راحتی اهداف درستی را برای خودتان تعیین کنید، اما وقتی عضوی از تیم هستید، باید قبل از تعیین اهداف، شرایط و وضعیت هم‌تیمی‌های خود را هم در نظر بگیرید. یک تعارض تیمی رایج در تیم‌ها وجود ابهام اهداف است. اگر اهداف‌تان با هدف‌های سایر اعضای تیم هم‌سو نیست، این روی بهره‌وری کل تیم اثر منفی می‌گذارد.

کد خبر: 61205

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 4 =