تاریخچه روانشناسی را میتوان به سدههای چهارم و پنجم پیش از میلاد و در یونان باستان نسبت داد و بانیان آن را فلاسفه بزرگ یونان نظیر ارسطو و افلاطون و همچنین سقراط دانست که پرسشهای مختلفی در باب زندگی روحی و روانی انسان مطرح کردهاند. همچنین مواردی از مطالعه علم روانشناسی در ایران و مصر باستان نیز مشاهده شده است.
دربررسی تاریخچه روانشناسی پی میبریم که بین روانشناسی و فلسفه ارتباطی نزدیکی وجود دارد و تقریبا تا اواخر قرن نوزده روانشناسی به عنوان علمی فلسفی شناخته میشده است. اما روانشناسی چگونه و از چه زمان به عنوان یک علم شناخته شد؟
اگرچه طی قرون مختلف فلاسفه و دانشمندان همواره به کارکرد ذهن و بدن آدمی توجه بسیار داشتهاند، اما بیانگذار علم روانشناسی ویلهلم وونت «Wilhelm Wundt» است که به عنوان پدر علم روانشناسی شناخته میشود. او بود که برای اولینبار آزمایشگاه روانشناسی را در لایپزیک آلمان در سال ۱۸۷۹ تاسیس کرد و این اتفاق باعث رسمیشدن روانشناسی به عنوان یک علم متمایز از زیستشناسی و فلسفه شد.
تاریخچه روانشناسی در ایران هم به بیش از هزار سال پیش باز میگردد که تحت عنوان "علمالنفس" یا "اخلاق" به عنوان یکی از شاخههای علم فلسفه در مراکز علمی ایران تدریس شده است. دانشمندان و متفکران زیادی چون رازی، ابن سینا، ملاصدرا و ... به بررسی و آموزش علم روانشناسی در آثار خود پرداختهاند.
در آثار این دانشمندان متفکر نه تنها بحثهای اصلی روانشناسی مانند عاطفه، احساس، تفکر، تخیل و ... مورد بررسی قرار گرفته، بلکه حتی روشهای تجربی در زمینههای احساس، ادراک و یا لذت مورد ارزیابی قرار گرفته است. در نهایت در سال ۱۳۱۷ اولین کتاب روانشناسی با نام «علم النفس یا روانشناسی از لحاظ تربیت» با قلم دکتر علی اکبر سیاسی به زبان فارسی چاپ شد.
روند رشد و تعالی علم روانشناسی تا جایی ادامه داشته است که امروزه رویکردهای مختلفی در حوزه روانشناسی وجود دارد (رویکرد همان شیوه نگرش به موضوع است) در روانشناسی نیز میتوان هر موضوعی را با رویکردهای مختلف مورد بررسی قرار داد.
پنج رویکرد مهم روانشناسی عبارتند از: 1- رویکرد شناختی 2- رویکرد رفتاری 3- رویکرد روانکاوی 4- رویکرد پدیدار شناختی و 5- رویکرد زیست شناختی که توضیح هرکدام از این رویکردها در این مقال نمیگنجد. اما پیشنهاد میشود خواننده علاقهمند برای اطلاعات بیشتر به کتابهای روانشناسی نظیر مدکاف (madcof) و وراث (roth): رویکردهایی به روانشناسی (۱۹۸۸)؛ آندرسون (andersn): روانشناسی شناختنگر و تلویحات آن (چاپ سوم؛۱۹۹۰)؛ پیترسون peterson: شخصیت (۱۹۸۸) و...مراجع کند.
در عین حال روانشناسی زیرشاخهها و رشتههای تخصصی زیادی هم دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
- روانشناسی زیست شناختی
- روانشناسی آزمایشی
- روانشناسی رشد
- روانشناسی آزمایشی
- روانشناسی شخصیت
- روانشناسی بالینی
- روانشناسی مشاوره
- روانشناسی آموزشگاهی
- روانشناسی تربیتی
- روانشناسی صنعتی و سازمانی
با توجه به نکات بالا اگر بخواهیم تعریف مختصر اما کاملی از روانشناسی ارائه دهیم، میتوان گفت روانشناسی یعنی بررسی و مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی موجودات زنده.
حال که به مقدمهای در مورد علم روانشناسی و تاریخچه آن پرداخته شد میتوان گفت روانشناسی صنعتی و سازمانی نیز از این تعریف مستثنی نیست. روانشناسی صنعتی که معمولا در شرکتها و محیطهای کاری کاربرد دارد به مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی افراد در محیط کار میپردازد.
روانشناسی صنعتی اصول، نظریهها و تحقیق روانشناختی را در محیطهای شغلی به کار میگیرد که وظیفه آن مسائلی از قبیل گزینش افراد مناسب برای مشاغل گوناگون، تدوین برنامههای آموزشی، بهسازی رابطه بین افراد (کارکنان)، سلامت فرد در محیط کار، بالا بردن کارایی فردی و گروهی و تعامل بهتر افراد و وسایل و لوازم کار از قبیل ماشینها و... است.
هدف این شاخه از روانشناسی این است که بتوان اشتباهات آدمی را به حداقل برساند و از ماشینها برای بهبود عملکرد در زمینه اندازه گیری و کنترل موثر برای ایمنی و امنیت کارکنان استفاده شود.
در مطالب بعدی به روانشناسی صنعتی و سازمانی و تاثیر آن در مشاغل مختلف خواهیم پرداخت.
نظر شما