برای رسیدن به اهداف و مقاصدی که داریم، داشتن یک برنامه درست و اصولی از ضروریات است. اما برنامهریزی پیشنیازهای زیادی دارد. برنامهریزی شاید کار سادهای باشد، اما عملی کردن آن است که به نظر ساده نیست. بسیاری از ما که در اجرای برنامههایی که ریختهایم موفق نمیشویم به دلیل نادیده گرفتن پیشنیازهای آن است.
برنامهریزی چیست؟
در یک تعریف کلی میتوان برنامهریزی را فرایند منسجم تفکر در رابطه با فعالیتهای لازم برای رسیدن به هدف مطلوب دانست.
این فرایند بیشتر به منظور هماهنگ عمل کردن و یکپارچهسازی فعالیتهاست؛ چراکه بدون اینها تداخل اهداف و فعالیتها مانع از رسیدن به مقصود نهایی میشود.
برنامهریزی میتواند کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت باشد. زمانبندی برنامهریزی ارتباط مستقیم با هدف دارد. اینکه در چه زمانی قرار است آن هدف را محقق کنیم به شکل کارهایی که باید انجام دهیم چارچوب و وقت معین میدهد.
شاید بپرسید آیا بدون برنامهریزی نمیشود به هدف رسید یا اینکه مگر خیلی افراد مسیر زندگی خود را بدون برنامه طی نمیکنند؟ در پاسخ باید گفت بله، این فرضیه هم میتواند درست باشد. واقعیت این است که خیلی افراد بدون هیچ برنامهای جلو میروند، اما به احتمال زیاد با آزمون و خطا و از دست دادن فرصتها مواجه میشوند. اگر بدون داشتن برنامه بتوان به یک هدف رسید، با داشتن آن چندین هدف انسان محقق میشود.
علاوه بر این بدون داشتن یک برنامه، ممکن است انرژی مضاعفی برای یک کار معمولی بگذاریم و تلاشی بیش از حد لازم آن کار انجام دهیم که در مسیر تحقق برنامه این موضوع کاهش چشمگیری مییابد. این نکته مهم در مورد با برنامه عمل کردن را نباید از یاد برد؛ برنامهریزی کمک میکند تا درک عمیقی از مفهوم زمان پیدا کنیم، مدام با موانع برخورد نکنیم و از هرجا لازم بود تغییر مسیر دهیم.
همچنین برنامهریزی ما را از تردید رها میکند. هنگامی که برای هدف معینی برنامه مشخصی مرحله به مرحله تدوین شود دیگر جایی برای شک و تردید باقی نمیماند. در غیر این صورت ممکن است در میانه راه مدام در مورد خوب بودن یا نبودن کاری که میکنیم دچار چالش میشویم.
برنامهریزی علاوه بر زمان سطح هم دارد و ممکن است در سطح خرد یا کلان انجام گیرد. برنامهریزیهای خرد معمولاً فردی و گروهی است، اما برنامه کلان بیشتر برای سازمانها و مجامع بزرگ انجام میشود.
خصوصیات برنامه خوب
برای طراحی یک برنامه خوب و قابل اجرا باید به چند نکته توجه کرد. شناخت خود یکی از این نکات است. تا وقتی خودمان را خوب نشناسیم و به نیازهای خودمان واقف نباشیم، نمیتوانیم برنامه درستی بریزیم. در این مواقع معمولاً برنامهها نیمهکاره رها میشوند احتمال سرخوردگی را در فرد افطایش میدهند. حتی سرخوردگی در صورت تکرار و در مدتزمان طولانی سلامت روان ما را به خطر میاندازد. وقتی مدام شکست میخوریم و فکر میکنیم اراده اجرا کردن برنامه را نداریم، عزت نفسمان متزلزل میشود و خود را ناکافی و بیعرضه فرض میکنیم. در حالی که باید ریشه این مشکل را در توقعات نسنجیده از خود دانست. مثلاً اگر عادت به دیرخوابی داریم و تا پاسی از شب بیداریم، گنجاندن سحرخیزی و انجام یک کار سنگین در اول صبح اشتباه محض است. بهطور قطع نمیتوانیم این کار را انجام دهیم و فکر میکنیم ناتوانیم.
برنامهریزی باید با پیشزمینه نیازسنجی و توانسنجی صورت گیرد. وقتی این دو فاکتور را در برنامه خود مورد توجه قرار دهیم، از پس انجام موارد مطرح شده برمیآییم و لذت توانمندی به ما اعتماد به نفس بیشتر و انگیزه برای ادامه راه میدهد.
مراحل برنامهریزی
- برنامهریزی یک فرایند مستمر است؛ حتی انواع کوتاهمدت آن نیز صرف زمانی را تا رسیدن به مقصود نهایی میطلبد. پس در مرحله اول باید صبور بود و قدمبهقدم رفتن را سرلوحه کار قرار داد.
- گزینهها و مسیرهای مختلف را بررسی کنیم؛ باید ببینیم چه مواردی ما را به هدفمان نزدیک میکند. سپس با توجه به خصوصیاتی که در خود سراغ داریم شروع به زمانبندی انجام کارهای مختلف کنیم.
- زمان مناسب برای انجام هر کار را بدانیم؛ بهتر است برنامههای سنگین و انرژیبر را به زمانی از روز اختصاص دهیم که در آن زمان مغزمان از عملکرد خوبی برخوردار است و قدرت تجزیه و تحلیل را دارد. برنامههای سبکتر را میتوان به آن نیمه روز اختصاص داد که معمولاً کمانرژیتر و بیحوصلهتر هستیم.
- فاصلهگذاری را رعایت کنیم؛ در بین انجام کارها حتما باید زمانی برای فراغت و خالی کردن ذهن از هجوم افکار در نظر گرفته شود؛ این زمان فراغت بسته به هر فردی میتواند صرف کارهای مختلفی شود. پیادهروی، مطالعه، گپوگفت با دوستان و خانواده، ورزش، خواب و... گزینههایی هستند که میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
- از خواب و تغذیه غافل نشویم؛ به یاد داشته باشیم که تغذیه مناسب و خواب کافی از ملزومات همیشگی برنامهریزی هستند؛ بدون داشتن یک روتین غذایی و خواب نمیتوانیم در حفظ زمانبندی موفق باشیم.
- مدام برنامه خود را چک کنیم؛ اگر نیاز به کم و زیاد شدن موردی هست باید در موقع لزوم آن را به برنامه خود اضافه یا از آن کم کنیم.
این نکات به ما کمک میکند تا برنامه جاافتادهتر و سنجیدهتری را دنبال کنیم. در نهایت ارزیابی علمکرد است که میتواند روزانه، هفتگی یا ماهانه انجام شود. در چنین شرایطی یک برنامهریزی دقیق و خوب خواهیم داشت که با ضریب اطمینان بالایی ما را به اهداف تعیین شده میرساند.
نظر شما