میخواهید بفهمید چگونه یک کتابدار، از کتاب به عنوان دوستان و همراهان صمیمی خود حرف میزند؟ چگونه در دنیای پنهان کتابخانه، داستانهای خود را پیدا میکند؟ حمید فلاحتی کتابدار کتابخانه حزین لاهیجی در منطقه ۲۱ تهران دنیای کتابداری را به ما نشان میدهد.
او دانشآموخته رشته تکنولوژی آموزشی و کتابداری است. از عشق به کتاب میگوید و اینکه یک کتابدار باید عاشق کارش باشد تا بتواند موفق شود. او کتابدار را مانند پرستاری دلسوز میداند که با همه وجود به التیام دردهای بیماران میپردازد. او باور دارد کار کتابدار هم عاشقانه در کنار مخاطبان بودن و کمک به آنهاست.
گفتوگوی «آتیهآنلاین» با این کتابدار را به مناسبت هفته کتاب و ۲۴ آبان روز کتابخوانی و کتابدار در ادامه میخوانید:
درباره اهمیت شغل کتابداری در جامعه بگویید؟
کتابداری شغل بسیار مهمی است و در کشورهای پیشرفته دنیا جایگاه والا و مهمی دارد. در کشور ما این شغل به اندازه لازم قدر و قیمت پیدا نکرده است. شغل کتابداری واقعاً سخت است از آن جهت که مأموریتی در قبال مخاطبان داریم و باید بهروز و جوابگوی نیاز آنها باشیم. با توجه به اینکه فرهنگ مطالعه برای همه دولتمردان و کشورها اهمیت دارد، باید امکاناتی که برای کتابخانهها فراهم میشود در حد استاندارد باشد. در کشور ما هنوز این میزان کافی نیست. ما کتابخانه ملی را داریم که در حد استاندارد یک کتابخانه کامل است و چند کتابخانه در چند شهر دیگر ولی بقیه کتابخانهها روالی معمول دارند.
شغل کتابداری در جامعه ما کمی مهجور است، نوجوانان و جوانانی که میخواهند وارد این رشته شوند از چه مجراهایی امکان آشنایی و انتخاب آن را دارند؟
اکثر دانشآموزان و کسانی که به کتابخانه میروند، آشنایی کمی با این شغل دارند و شاید هنوز اسم کتابدار برای آنها ملموس نباشد. نمیدانند کتابدار کارش چیست؟
هنگام انتخاب رشته در سازمان سنجش این رشته وجود دارد و کسانی که علاقه دارند میتوانند آن را برگزینند. برای ورود به این رشته باید رتبه خوبی داشت. بهعنوان مثال یکی از مخاطبان ما که در رشته تجربی تحصیل میکرد موقع ورود به دانشگاه رشته کتابداری را انتخاب کرد. از او پرسیدیم دلیل انتخابش چه بوده و او پاسخ داد من عاشق این کارم و به آن علاقه دارم. الحمدلله الان دانشگاههای زیادی هست؛ دانشگاه سراسری، آزاد، علمی کاربردی و غیرانتفاعی و امکان تحصیل در این رشته تا مقطع دکترا وجود دارد.
یک کتابدار چقدر میتواند در کتابخوان کردن آدمها مؤثر باشد؟
وظیفه یک کتابدار فقط تحویل دادن و تحویل گرفتن کتاب نیست. ما در کنار این کار باید مشاوره هم بدهیم. کسی که برای اولین بار به کتابخانه مراجعه میکند سردرگم است، کتابدار باید او را راهنمایی کند که با چه کتاب و در چه زمینهای شروع کند تا دلزده و خسته نشود. مثلاً مناسب نیست که کتابهای ادبیات روس و آمریکای لاتین و آلمانی را یکدفعه به مخاطب تازهکار معرفی کنیم. ممکن است با خواندن کتابهای ثقیل و سنگین زده شود. میتوانیم داستانهای کوتاه ادبی و نویسندگان خیلی خوب را معرفی کنیم و کتاب را به مراجعین بشناسانیم. ما کتابداران باید بگوییم این نویسنده و این کتاب در چه سطحی است و چه میگوید. علاوه بر این کتابدار باید مشکلات روانشانسی بچهها را نیز بشناسد و درک کند. اولین کار من وقتی که مخاطب وارد کتابخانه میشود پرسش و پاسخ و آشنا شدن با اوست. اینکه بدانم در چه سطحی است و چه کتابی میتوانم به او معرفی کنم. در فیلمها و مقالهها میبینیم که کشورهای پیشرفته چگونه با این مسائل برخورد میکنند و یا اساتید ما در دانشگاه به ما راهکارهایی را نشان میدادند و میگفتند؛ سعی کنید دقیقه نود که دارید از کتابخانه خارج میشوید و یک نفر مراجعه میکند، برگردید سر کارتان، در را باز کنید و روی خوش نشان دهید. اینها همه شرط موفقیت در شغل ماست؛ روی خوش نشاندادن، تعامل و ارتباطات انسانی کمک میکند که طرف جذب شود. اگر کتابدار آمادگی ذهنی این کار را نداشته باشد، ممکن است موجب دفع مخاطب شود.
همه اینها بستگی به وجدان کاری ما دارد. در کشورهای دیگر کتابدار شب وجود دارد. وقتی دانشجویان در طول شب مطالعه میکنند و به لغت سختی برمیخوردند، میتوانند تماس بگیرند تا کتابدار با رجوع به کتابها و منابع مرجع راهنمایشان کند و مشکلشان را حل کند. ما در ایران کار زیادی داریم و باید در زمینه فرهنگسازی فعالیتهای زیادی شود.
خیلی از کتابدارها تخصصی در این رشته ندارند و در واقع کتابخوان نیستند در این مورد چه باید کرد؟
بله همینطور است. من وقتی وارد شغل کتابداری شدم در این رشته تحصیل نکرده بودم و فارغالتحصل رشته تکنولوژی آموزشی بودم. سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به دلیل کمبود نیرو و عدم امکان جذب نیروی جدید، مرا به عنوان کتابدار در نظر گرفت. من نیز در همان زمان در کنکور شرکت کردم و در رشته کتابداری مشغول به تحصیل شدم. بنابراین من در کنار شغلم در همان رشته درس میخواندم و اتفاقاً بسیار هم مفید بود. سازمانها باید دورههای مختلف مبتدی تا پیشرفته آموزشی را برای چنین نیروهایی در نظر بگیرند، کلاسهای ضمن خدمت برگزار کنند و آنها را با رشته کتابداری آشنا کنند. سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برای کسانی که در این زمینه تحصیلات مرتبط ندارند حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ ساعت دوره آموزشی برگزار کرد. این دورهها موفق بود، چون اساتید متخصص دعوت شده بودند. بهطوری که این دورهها در حد یک دوره دانشگاهی برای کتابداران مفید واقع شد.
چه برنامه هایی در کتابخانه برگزار میکنید تا مخاطبان بیشتری جذب شوند و آیا استقبال میکنند؟
سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران همیشه برنامههایی را به ما اعلام میکند. یک تیم کارشناسی در این زمینه کار میکند و برنامههای از پیش برنامهریزی شده را در اختیار ما میگذارد. علاوه بر آن دورههای داستاننویسی، فن بیان، قصهگویی، کانون ادبی، شب شعر، نشست ادبی و اینچنین برنامههایی اجرا میشود و نوجوانان و جوانان به خوبی از این برنامهها استقبال میکنند.
گسترش اینترنت و فضای مجازی چه تأثیری بر مراجعه افراد به کتابخانهها داشته است؟
اگر بخواهیم واقعبین باشیم، با فراگیر شدن فضای مجازی، ریزش مخاطب داشتهایم و همهچیز عالی نیست. فضای مجازی عرصه را بر کتابخانهها تنگ کرده است. اما الان کاری که میتوان کرد باید روی مخاطب کودک و نوجوان سرمایهگذاری کرد. کسانی که در ابتدای راه هستند و میخواهیم کتابخوان شوند. این مسئله موفقیتآمیزتر است. دوره کرونا خیلی به فعالیت کتابخانهها ضربه زد و مدت زیادی کتابخانهها کم تردد شد، اما الان وضعیت خوبی داریم.
درآمدزایی در شغل کتابداری چگونه است و آیا جوانان را ترغیب میکند که به سمت این شغل بیایند؟
حقوق و مزایای یک کتابدار مانند یک کارمند است. مانند معلمان و کارمندان و غیره. یا مانند پرستاران که در شغلشان درآمد با شغل قابل مقایسه نیست. چنین فردی همیشه از حقوق خود راضی نیست، عشق است که او را در شغل خود حفظ میکند.
الان نوجوانانی داریم که دست به قلم هستند و کتاب نوشتهاند اما نمیتوانند آن را چاپ کنند، ناشری هم آن را قبول نمیکند.
چند روز پیش در برنامه باشگاه کتابخوانی که در کتابخانه ما برگزار شد نوجوان کلاس هفتمی داشتیم که کتاب نوشته بود اما میگفت کسی از من حمایت نمیکند تا چاپش کنم.
این مسئله که باعث عدم انگیزه در نوجوانان مستعد میشود را باید به طریقی حل کرد. دولتمردان و مدیران ما که در سطح کلان کار میکنند باید تدابیری بیندیشند و فکری به حال این بچهها کنند. وزارت ارشاد، صداوسیما، آموزش و پرورش همه و همه باید کمک کنند تا فرهنگ کتابخوانی و شغل کتابداری به جایگاه اصلی خود برسید.
نکته آخر
خانوادهها در کتابخوان شدن بچهها نقش بسیار مؤثری دارند. فقط ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم. اگر پدر و مادر در حین امور روزمره کتاب دستشان باشد و هر شب هم نه، هفتهای یکبار کتابی بیاورند و بخوانند تأثیر زیادی دارد. فرهنگسازی نیز باید از طریق وزارت ارشاد و صدا وسیما انجام شود. مثل تیزرهایی که در شبکه نوونهالان پخش میشد و بسیار مفید بود.
هماکنون بچههای دبیرستانی ما خیلی کم با مقوله کتاب غیردرسی آشنا هستند و بیشتر وقتشان را سنگینی دروس گرفته است. آموزش و پرورش باید در این زمینه سیاستگذاری کند، در واقع همه ارگانها باید دست به دست هم دهند تا فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه ما گسترش پیدا کند.
نظر شما