واقعیت این است که اکنون در مرحله ورود به پدیدار شدن جنبههای منفی مثبتاندیشی هستیم. حالا با خوابیدن غبار هوچیگریهای زرد و دنبال درآمد، معلوم میشود که هرچقدر مثبت فکر کنی، اما بسترهای رشد و ترقی و خوشبختی برایت فراهم نباشد، اتفاق خاصی نمیافتد. فقط شهریه دورههای «موفقیت در یک شب» و «پولدارشدن در یک روز» از جیب آدم رفته است.
مثبتاندیشی سمی چیست
برای تعریف این مفهوم که مثبت اندیشی سمی چیست باید آن را در کنار منفینگری قرار داد. چون مثبتاندیشی سمی هم اثرات سوء منفینگری را در شمایلی زیبا و قالب فکری موردپسند دارد. اگر منفینگری مخرب و ویرانگر است، مثبتاندیشی سمی نیز با روکشی از امیدواری انسان را تحلیل میبرد و انگیزه و امید را در او میکشد. وقتی شخص در شرایط ناگوار احوال نامساعد خود را بروز نمیدهد و به هر قیمتی خود را خوشحال و خوب نشان میدهد، چیزی درون او در حال نابودشدن است.
گاهی مثبتاندیشی سمی با تابآوری اشتباه گرفته میشود. در حالی که تابآوری حاصل درک درست از شرایط بد و تلاش برای بهبود خود و دوام در آن وضعیت است. اما مثبتاندیشی سمی درست مانند پنهان کردن آشغال زیر فرش است؛ آشغالی که از بین نرفته فقط سعی میکنی کسی آن را نبیند.
تجمع احوالات بد و ناامیدیهای مداوم در پوشش حال خوب، انسان را از پا درمیآورد. سرکوب کردن احساساتی که آدمی را از حالت تعادل خارج میکند، کاری خطرناک با عواقب احتمالی ناگوار است. ممکن است جایی فرد از تحمل و وانمود کردن خسته شود و تظاهرات عاطفی مخرب داشته باشد.
یکی دیگر از اثرات منفی آن، عادت به دروغگویی به خود است. این حالت باعث میشود فرد ابتدا با خود و کمکم با دیگران صادق نباشد؛ از جایی به بعد مرزهای میان واقعیت و دروغ را گم میکند و دچار سردرگمی در رفتار میشود.
سوداگرانی که در قالب روانشناسی زرد جامعه هدفی برای خود برگزیدند و شروع به تزریق باورهای غلط کردند، اکنون تا حدود زیادی به هدف خود رسیدهاند. طبق تحقیقات در جامعه آمریکا درصد زیادی از مردم درگیر افکار مثبتاندیشی به شیوه غیردرمانی و نادرست آن هستند. کسانی که تمایل به انجام کاری ندارند، اما نتایج یکشبه و بدون زحمت را دوست دارند. امروزه این باور در جهان فراگیر شده است. این تصور زیباست که اگر مثبت بیندیشی همه اتفاقات بد محو و مشکلات به خودی خود حل میشوند. اما واقعیت این است که مثبتاندیشی سمی هرروز حال آدم را بدتر میکند. افت عزت نفس، انزواطلبی، اختلال ارتباطی و توهم از پیامدهای این نوع تفکر است. وقتی فرد مدام به خود بگوید همهچیز خوب و زیباست، اما در جهان بیرون با اثرات نامطلوب پدیدهها و کارهای خود مواجه شود دچار واپسگرایی و رخوت ذهنی میشود و قدرت تصمیمگیری و عمل را بهمرور از دست میدهد.
راهکارهای مبارزه با مثبتاندیشی سمی
میان منفینگری و مثبتاندیشی سمی یک مرز باریک وجود دارد؛ صداقت. بیان صادقانه احساسات باعث میشود نگرش مثبت در بستری اصیل و سالم ایجاد شود. گفتوگو درباره موضوعات مختلف و چالشبرانگیز میتواند کمک کند تا بهجای پاک کردن صورت مسئله و مثبت فکر کردن کاذب، نقص و ایراد به وجود آمده را بشناسیم و به راهحلهای موجود درباره آن فکر کنیم. بنابراین بهتر است از افکار خود نترسیم و با آنها روبهرو شویم.
مدیریت افکار منفی مهمترین کاری است که برای مثبتنگری سالم نیاز داریم. برای همدل شدن با دیگران تلاش کنیم، چراکه همدلی نتایج خوب و کاربردی در درست فکرکردن دارد. سطح انتظارات از خود را واقعی کنیم. به یاد داشته باشیم که سنگ بزرگ واقعاً علامت نزدن است. پس سنگریزههای کوچک برداریم و آنها را به هدف بزنیم. نوشتن یادداشتهای روزانه نیز روشنکننده بسیاری از نقاط تاریک غرقشده در ذهن است که کمکم افکار مثبت واقعی را نمایان میکند. اهمیتدادن به احساسات خود و تناقضهای آن را به رسمیت بشناسیم. هرجا دچار حس شرم و گناه شدیم و فکر کردیم بهاندازه کافی برای زندگی خود تلاش نمیکنیم، بایسیتیم. این یک هشدار است که در مسیر مثبتاندیشی سمی قدم برمیداریم.
باتوجه به سبک زندگی امروز ما و ابزارهایی که در دست داریم، باید هر صفحه مجازی را با وسواس و دقت انتخاب و دنبال کنیم؛ منابع آن را بشناسیم و اگر از محتوای علمی استفاده میکنند بهطور روزمره رصدشان کنیم درغیر اینصورت خوراک فکری ناسالم تحویل ذهن خود میدهیم. در ضمن عواقب منفی یکباره ایجاد نمیشوند بلکه ذرهذره در وجود آدم جای میگیرند. برای همین باید مدام به ورودیهای ذهن خود سرک بکشیم. با بهرهگیری از این راهکارها و مطالعه میتوان ذهنی سالم با افکار مثبت واقعی و صادقانه و سالم داشت.
نظر شما