مشکل اصلی که امروز ناشران ایرانی با آن مواجه هستند چیست؟
مسئلهای که امروز نشر ایران با آن روبهرو شده، یک غده چرکین قدیمی است. جدا از موضوع کمبود و گرانی کاغذ و بیثباتی قیمتهای حوزه چاپ و خدمات که باعث میشود قیمتگذاری کتاب خیلی سخت شود، مشکل بزرگتر نحوه تأمین نقدینگی و بازگشت سرمایه است. به این معنا که ما هرروز با این مشکل مواجهیم که تمام هزینهها برای ناشر نقدی حساب میشود؛ از خرید کاغذ و هزینه چاپ تا حقالتألیف پرداختی که یک بازه زمانی سه تا ششماهه دارد. از طرفی بازگشت سرمایه بابت هر کتاب بین یک سال تا یک سال و نیم طول میکشد؛ چراکه شما امروز کتاب را با هزینه نقدی چاپ و آن را به بازار و مراکز نشر ارائه میکنید. مراکز نشر با کسر 40 درصد میانگین، دو ماه بعد از اینکه کتاب را از شما تحویل میگیرند، بر اساس میزان فروخته شده به شما در قالب چکهایی گاه هشتماهه تا ده ماهه پرداخت میکنند. با احتساب دو ماه اولیه، عملاً پول کتابی را که امروز منتشر میکنید، یک سال بعد میگیرید.
وضعیت اقتصادی جامعه چه تأثیری بر صنعت نشر دارد؟
ماجرا وقتی پیچیدهتر میشود که با شرایط تورمی که اقتصاد ایران در آن گرفتار شده، ارزش پول ملی مدام در حال پایین آمدن است. بنابراین شما با پولی که امروز از انتشار کتاب به دست میآورید و یک سال بعد به آن میرسید، همان کتاب را به همان قیمت نمیتوانید تجدید چاپ کنید. به همین خاطر در چنین شرایطی ناشران بزرگ بیشتر به سمت کتابفروشی میروند و ناشران کوچکتر تلاش میکنند از طریق فروشگاههای آنلاین و صفحات خود کتابها را مستقیم بفروشند. اینجا هم مسائلی مانند فیلترینگ و کندی اینترنت آسیبهای زیادی زده و بازدید صفحات ناشران را به شدت پایین آورده است.
امنیت شغلی در شغل ناشران چگونه است؟
امنیت شغلی در صنعت نشر بسیار متزلزل است. مورد بزرگی که در دو سال گذشته با آن روبهرو شدهایم، عدم امنیت شغلی است. از این لحاظ که شما نمیتوانید مطمئن باشید کتابی که روی آن سرمایهگذاری میکنید و به دست چاپ میسپارید، بعد از انتشار مشکلی ندارد و با لغو مجوز مواجه نمیشود. کرونا هم چالشهای زیادی را برای صنعت نشر ایجاد کرد. اتفاقی که بعد از دوران کرونا رخ داد این است که ما هرروز در حال از دست دادن ناشران میانی هستیم؛ ناشرانی که بزرگ حساب نمیشوند و دولتی نیستند بلکه ناشرانی اصطلاحاً با سرمایه محدود هستند و بخش بزرگی از بازار نشر را تشکیل میدهند. بهصورت تیتروار من سه عامل را جزو آسیبهای صنعت نشر میدانم؛ اول نحوه بازگشت سرمایه، دوم عدم ثبات اقتصادی در قیمتها و کاغذ و چاپ و سوم مشکلاتی که با وزارت ارشاد در مورد مجوزها وجود دارد.
چشمانداز آینده صنعت نشر ایران را چگونه میبینید؟
حقیقتاً خیلی امیدوار نیستم چون به چشم میبینیم که همکاران ما روزبه روز در حال تعطیلی هستند. برای خستگیای که این کار به بار میآورد و دورنمای محدودی که دارد. به زبان سادهتر شما سرمایه زیادی را میگذارید و در خوشبینانهترین حالت قرار است سهم شما از سود 15 تا20 درصد باشد که این مقدار را هم یک سال بعد دریافت میکنید. فشار روانی زیادی روی صنعت نشر سنگینی میکند و شاید کمتر کسی این را بداند.
میزان خرید کتاب مردم چقدر تحتتأثیر وضعیت صنعت نشر قرار میگیرد؟
صنعت نشر بهطور مستقیم بر سبد خرید مردم تأثیر میگذارد. مردم حق دارند که کتاب نخرند و من به عنوان یک فعال عرصه نشر به آنها این حق را میدهم. وقتی دارو و شیرخشک نیست، پولی که بعد از کسر هزینه اجارهخانه و خوراک میماند، قطعاً به آن بخشها تعلق میگیرد. این تقصیر مردم نیست و آنها حق دارند.
نظر شما