آمریکا در حال ساخت کارخانههای بیشتری در حوزه تاسیسات تولیدی است و همین مسئله سئوال مهمی را مطرح میکند. آیا این کشور میتواند کارکنان کافی برای راهاندازی کارخانهها پیدا کند؟ با توجه به اینکه نرخ بیکاری در آمریکا نزدیک به پایینترین حد خود در پنج دهه اخیر است، شرکتها باید تلاش بسیاری در جذب نیروی متخصص کنند. این بخش کارخانههای نیمه هادی، مهمترین بخش برای احیای تولید در آمریکا هستند که البته در طول چند دهه گذشته، متخصصان آن، خصوصا سازندگان تراشههای کامپیوتری عمدتا آمریکا را ترک کردهاند.
این کشور هنوز دارای محققان و طراحان نیمه هادی در سطح جهانی است، اما از نیروی کار متخصصی که ویفرهای سیلیکونی را به مدارهای الکترونیکی در مقیاس تبدیل کند، محروم شده است. به همین خاطر و برای جذب دوباره نیروی کار، دولت آمریکا قانون چیپس را سال گذشته توسط کنگره تصویب کرد که در پی آن آمریکا باید در ۵ سال آینده ۵۰ میلیارد دلار در این حوزه سرمایهگذاری کند.
برنامهی آمریکا برای مبارزه با کمبود نیروی کار چیست؟
تخمین اولیه انجمن صنعت نیمه هادی که یک نهاد تجاری در آمریکاست، این است که تا سال ۲۰۳۰ بخش تراشهی آمریکا با کمبود ۶۷۰۰۰ تکنسین، دانشمند کامپیوتر و مهندس و حدود ۱.۴ میلیون کارگر در کل اقتصاد مواجه خواهد شد. اگر این اعداد را در مقابل مجموع تقریباً ۷۰۰۰۰ دانشجویی که هر سال مدرک کارشناسی را در رشته مهندسی در آمریکا میگذرانند، قرار دهیم مقیاس کسری نیروی کار در آمریکا آشکار خواهد شد.
یکی از مکانهایی که در مرکز جاهطلبیهای صنعتی آمریکا قرار دارد، دید اولیهای از این مشکل به ما ارائه خواهد کرد. شرکت تولید نیمه هادی تایوانی (TSMC)، بزرگترین تولید کنندهی تراشه در جهان، قصد دارد ۴۰ میلیارد دلار در دو کارخانه در فینیکس، آریزونا سرمایه گذاری کند و توانایی آمریکا را برای تولید حجم زیادی از نیمه هادیهای بسیار کوچک افزایش دهد. در صورت موفقیت آمیز بودن این طرح، آمریکا میتواند موقعیتی را در لبهی تولید تراشه به دست آورد.
اولین کارخانهی این شرکت قرار بود سال آینده تولید خود را آغاز کند، اما در ماه ژوئیه اعلام کرد که تاریخ راهاندازی تا سال ۲۰۲۵ به تعویق خواهد افتاد، زیرا نتوانسته نیروی کافی متخصص، برای نصب تجهیزات در چنین تاسیساتی با فناوری پیشرفته پیدا کند. مارک لیو، رئیس این شرکت هم گفته که این شرکت تکنسینهایی را از پایگاه اصلی خود در تایوان برای آموزش کارکنان آمریکایی خود می فرستد.
مهمترین شکاف و مشکل، همانطور که از نیازهای شرکت TSMC پیداست، در صنعت ساخت و ساز است. وزارت بازرگانی تخمین زده است که ممکن است حدود ۱۰۰۰۰۰ سازنده برای فاز اول سرمایهگذاری در کارخانههای ساخت نیمهرسانامورد نیاز باشد. دولت نمیتواند چنین نیروی کاری را از روی هوا به دست آورد، به همین خاطر، اختصاص یارانههای خود را منوط به توضیح شرکتها در خصوص مراحل استخدام و آموزش کارگران ساختمانی کرده است.
یک مقام در وزارت بازرگانی آمریکا گفته است که دولت از شرکتها خواسته است تا در ایجاد نیروی کار ساختمانی با یکدیگر همکاری کنند. این مقام میگوید: «کارگرانی که برای یک پروژه آموزش دیدهاند، برای دیگر کارخانههایی که ساخته میشوند نیز مفید خواهند بود». از این نظر، طرح شرکت TSMC برای واردات مربیان تایوانی، به انتقال دانش به نیروی کار محلی کمک خواهد کرد.
آمریکا در این راه با چه موانعی روبهروست؟
پس از ساخته شدن فابها، نیاز بعدی دولت آمریکا تکنسینهایی خواهد بود که این فابها را راهاندازی کنند. تکنسینهایی که مسئولیت کارهایی مانند بازرسی ابزارها و محصولات را بر عهده دارند. آموزش یادگیری این کار حداقل نیاز به دو سال آموزش در یک کالج محلی دارد، اما از آنجایی که نیاز به این نیروها از فوریت بالایی برخوردار است، مدت این آموزشها را کوتاهتر کردهاند. کالج پورتلند که توسط اینتل، یک سازندهی تراشهی آمریکایی پشتیبانی میشود، به دانشجویان کمک هزینه تحصیلی ۵۰۰ دلاری در هفته ارائه میکند و کالج آریزونا مصاحبههای دانشجویان خود را با شرکت TSMC تضمین میکند. با این حال، هیچ شرکتی این ریسک را نمیکند که داوطلبان را فقط با ده روز آموزش در جایی نزدیک به ماشینآلات چند میلیون دلاری خود در کارخانهها قرار دهد.
هدف دیگری که دولت آمریکا آن را دنبال میکند این است که جوانان را به آموزش در این حیطه ترغیب کند. در همین راستا قرار است فرصتهای آموزشی برای جوانان در قالب دورههای یک ساله افزایش یابد و البته این مراکز آموزشی توانستهاند در جذب زنان و اقلیتها خوب عمل کنند. علاوه بر این دولت آمریکا میبایست برای مدیران این مراکز نیز چارهاندیشی کند. به همین خاطر دانشگاههایی در نزدیکی برخی از این کارخانههای اصلی در حال ساخت هستند، به طور مثال در آریزونا و اوهایو، که دورههای نیمه هادی خود را به در قالب مدارکی در رشتههای مهندسی و فیزیک ارائه میدهند.
هدف صریح این دانشگاهها، همکاری نزدیکتر با شرکتهاست. بودجهی ۴۹ میلیون دلاری این مراکز، این امکان را برای تسهیلات دانشجویان فراهم میکند که با انواع شرایط و موادی که در شرکتهای تجاری با آنها روبرو میشوند آشنا شوند و همچنین توانایی خود را در پوشیدن لباسهای سرتاسری در پای ماشینآلات امتحان کنند.
استقبال جوانان هم از این برنامهها نیز دور از انتظار بوده است. دانشگاه اینتل انتظار ۱۰۰ دانشجو را داشته که با استقبال ۹۰۰ نفری روبهرو شده است. در ماه می HANDSHAKE، یک پلتفرم شغلی برای فارغالتحصیلان نیز گزارش داده که درخواستها برای مشاغل تمام وقت در شرکتهای نیمه هادی نسبت به سال گذشته، ۷۹ درصد افزایش یافته است، این درحالی است که در سایر بخشها فقط ۱۹درصد افزایش تقاضا وجود داشته است.
جایگاه مهاجران در برنامههای جدید آموزشی
متأسفانه، آمریکا خود را از یک منبع آشکار استعداد و توانمندی محروم کرده است. مهاجران حدود ۴۰ درصد از کارگران بسیار ماهر در صنعت نیمه هادی آمریکا را تشکیل میدهند. آنها از طریق چند برنامه ویزا با شرایط سخت به آمریکا رسیدهاند اما آمریکا قصد دارد این محدودیتها را بیشتر کند. سیاستمداران جناح راست، از جمله دونالد ترامپ، حتی برای حذف کامل برنامههای ویزا تلاش میکنند.
شرکتهای تولید تراشه در آمریکا، در ابتدا برای نیروی کار کوچک اما ماهر طراحی شده بودند. در طول چند دهه گذشته، با برون سپاری تولید در خارج از کشور، این شرکتها به طور فزایندهای در داخل کشور تخصصی شدند و آمریکا را در قلههای مهم صنعت نیمه هادی جهانی قرار دادند. کوالکام، انویدیا و دیگران به رهبران جهانی در توسعه و طراحی تراشههای پیشرفته تبدیل شدند. اما اکنون آمریکا در تلاش است تا جای پایی در سطوح پایینتر این صنعت باز کند و مهارتهای اساسی مانند برش ویفرها به شکل چیپس و بستهبندی آنها در محفظه پلاستیکی سخت را دوباره بیاموزد. در واقع این یک ضرورت سیاسی است که آمریکا را از اتکای بیش از حد به چین محافظت کند. برای شرکتها نیز منطقی در تنوع بخشیدن به زنجیرههای تامین و نزدیکتر کردن تولید به عملیات تحقیقاتی وجود دارد. باید دید آمریکا در چند سال آینده با ارائه سیاستهای مختلف تا چه اندازه میتواند به این اهداف نزدیک شود.
نظر شما